نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 483
بعضى دانشمندان گفتهاند در اين موارد به معناى «طلب» است، ولى حق اين است كه استعمال اين كلمه در
مورد خداوند نيز به همان معناى اصلى است (توضيح آن را در تفسير بخوانيد). [1]
[لعن:]
«يَلْعَنُهُمُ
اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمْ»
«لعن» در اصل به معناى طرد و دور ساختنى است كه آميخته باخشم وغضب باشد؛ بنابراين،
لعن از ناحيه خداوند يعنى دور ساختن كسى را از رحمت خويش و از تمام مواهب و بركاتى
كه از ناحيه او به بندگان مىرسد.
و اين كه بعضى از بزرگان اهل لغت گفتهاند:
لعن در آخرت به معناى عذاب و عقوبت و در دنيا به معناى سلب توفيق است، در واقع
از قبيل بيان مصداق مىباشد، نه اين كه مفهوم لعن منحصر به اين دو موضوع گردد.
و اما در مورد فرشتگان و مردم به معناى خشم و تنفر و طرد معنوى يا تقاضا از
خداوند درباره دور ساختن اين گونه افراد از رحمت است.
«راغب» در «مفردات» مىگويد: «لَعْن» به معناى طرد كردن و دور ساختن همراه با خشم
است؛ اين كلمه هنگامى كه به خدا در آخرت اضافه شود اشاره به عقوبت و كيفر است و در
دنيا به معناى قطع رحمت و اگر از ناحيه مردم باشد، به معناى نفرين است و اين درست،
نقطه مقابل رحمت و صلوات است. [2]
[لَعَنِتُّم:]
«كَثيرٍ مِّنَ
الأَمْرِ لَعَنِتُّمْ»
«لَعَنِتُّم» از مادّه «عنت» به معناى افتادن در كارى است كه انسان از عواقب آن مىترسد، و يا امرى است
مشقتبار، و به همين جهت هنگامى كه به استخوان شكسته فشارى برسد و توليد ناراحتى
كند، «عنت» گفته مىشود. [3]
[لغو:]
«بِاللَّغْوِ
مَرُّوا كِراماً»
با توجّه به اين كه: «لغو» شامل هر كارى كه هدف عاقلانهاى در آن نباشد مىگردد، نشان
مىدهد كه آنها در زندگى، هميشه هدف معقول، مفيد و سازندهاى را تعقيب مىكنند، و
از بيهودهگرايان و بيهودهكاران متنفرند. [4]