نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 447
منظور از «قُمَلّ» چيست؟ ميان مفسران گفتگو است، ولى ظاهر اين است كه يك نوع آفت نباتى بوده كه
به غلات آنها افتاد، و همه را فاسد كرد. [1]
[قِنْطار:]
«إِنْ تَأْمَنْهُ
بِقِنْطارٍ»
«قِنْطار» در اصل به معناى چيز محكم است سپس به مال زياد نيز گفته شده، پل را به خاطر
استحكامش «قَنْطَرَه»، و اشخاص با هوش را «قِنْطِر» مىگويند، چون داراى تفكر محكمى هستند. منظور از «قِنْطار» در اين آيه
همان مال فراوان است. [2]
[قِنْوان:]
«مِنْ طَلْعِها
قِنْوانٌ دانِيَةٌ»
«قِنْوان» جمع «قِنْو» (بر وزن صنف) اشاره به رشتههاى باريك و لطيفى است كه پس از شكافته شدن خوشه
سربسته نخل خارج مىگردد. [3]
[قَنُوطْ:]
«الشَّرُّ فَيَؤُسٌ
قَنُوطٌ»
عدهاى مىگويند «قَنُوطْ» از مادّه «قُنُوط» به معناى انسان نوميد است و با «يَئُوسْ» يك معنا دارد.
بعضى هر دو را به يك معنا (براى تأكيد) دانستهاند. و بعضى «قَنُوط» را به معناى
ظاهر ساختن وجود نوميدى در چهره و در عمل دانستهاند. مرحوم «طبرسى» در «مجمع
البيان» گفته: «قَنُوط»، «نوميدى از رحمت» است. ولى آنچه از موارد استعمال واژه
«قَنُوط» در قرآن مجيد به دست مىآيد، اين است كه «قَنُوط» و «يَئُوسْ» تقريباً در
يك معنا به كار مىرود. [4]
[قُوْا:]
«قُوا أَنْفُسَكُمْ
وَ أَهْليكُمْ»
تعبير به «قُوْا» (نگاه داريد) از مادّه «وِقايَة» اشاره به اين است كه، اگر آنها را به حال خود رها كنيد،
خواه ناخواه به سوى آتش دوزخ پيش مىروند، شما هستيد كه بايد آنها را از سقوط در
آتش دوزخ حفظ كنيد. [5]
[قوارير:]
«مُّمَرَّدٌ مِّنْ
قَوارِيرَ»
«قوارير» جمع «قاروره» به معناى ظرف بلورين و شيشهاى است. [6]
[قَوام:]
«كَانَ بَيْنَ
ذلِكَ قَواماً»
«قَوام» (بر وزن عوام) در لغت، به معناى عدالت و استقامت و حدّ وسط ميان دو چيز است و
«قِوام» (بر وزن كتاب) به معناى چيزى است كه مايه قيام و استقرار بوده باشد. [7]