نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 445
معناى وصفى دارد، و دومى معناى مصدرى، و به معناى ميوههاى چيده شده، يا چيدن
ميوه است. [1]
[قعود:]
«قِياماً وَ
قُعُوداً»
«قعود» هم به معناى «نشستن» و هم به معناى «نشستگان» آمده است و در سوره «نساء» هر دو معنا
احتمال دارد. [2]
[قَعِيد:]
«وَ عَنِ
الشِّمَالِ قَعيدٌ»
«قَعِيد» از مادّه «قعود» به معناى نشسته است و در اينجا منظور ملازم و مراقب است، و به تعبير ديگر،
مفهوم آيه اين نيست كه اين دو فرشته در سمت راست و چپ انسان، نشستهاند؛ زيرا
انسان گاه نشسته است و گاه در حال راه رفتن، بلكه اين تعبير، كنايه از آن است كه
اين دو همواره با انسانند، و مترصد اعمال او مىباشند. اين احتمال داده شده كه اين
دو فرشته، يكى در سمت راست وديگرى در سمت چپ انسان نشسته و مراقبند. [3]
[قِفُوهُمْ:]
«وَقِفُوهُمْ
إِنَّهُمْ مَّسْؤُلُونَ»
«قِفُوهُمْ» از مادّه «وقف» گاه، به معناى متعدى استعمال مىشود (نگه داشتن و حبس كردن) و گاه به معناى
لازم (توقف كردن و ايستادن)، مصدر اولى «وقف» است و مصدر دومى «وقوف». [4]
[قَفَّينَا:]
«ثُمَّ قَفَّيْنَا
عَلى آثارِهِم»
«قَفَّينَا» از مادّه «قفا» به معناى پشت است، و «قافيه» را از اين رو قافيه مىگويند كه قسمتهاى آخر
شعر «مشابه يكديگر و پشت سر هم» قرار مىگيرد، و در جمله فوق، منظور اين است كه:
پيامبران با آهنگى يكسان و يكنواخت، و اهدافى هماهنگ، يكى بعد از ديگرى، قدم به
عرصه وجود گذاشتند، و تعليمات يكديگر را تأييد و تكميل كردند، و در حقيقت اين
تعبير، اشاره زيبايى به «توحيد نبوت» است. [5]
[قَلائِد:]
«وَ لَا الْهَدْيَ
وَ لَا الْقَلائِدَ»
«قَلائِد» از مادّه «قَلْد» جمع «قلاده» به معناى چيزى است كه به گردن انسان يا حيوانى مىاندازند و در اينجا منظور
چهارپايانى است كه براى قربانى در مراسم حج آنها را نشان مىگذارند، بنابراين «قَلائِد» به معناى
قربانىهاى نشاندار در مراسم حج و عمره است. [6]