responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 437

جمعيتى كه در يك زمان قرار دارند گفته مى‌شود.

اصولًا «قرن» از مادّه‌ «اقتران» و به معناى نزديكى است و چون اهل عصر واحد و زمان‌هاى متقارب به هم نزديكند هم به آنها، و هم به زمان آنها قرن گفته مى‌شود.

«قَرْن» از مادّه‌ «وقار» به معناى سنگينى است، و كنايه از قرار گرفتن در خانه‌ها است، بعضى نيز احتمال داده‌اند: از مادّه «قرار» بوده باشد كه، از نظر نتيجه تفاوت چندانى با معناى اول نخواهد داشت. البته در صورتى كه از مادّه «قرار» بوده باشد، فعل امر آن «اقرَرن» مى‌شود كه راء اول به عنوان تخفيف حذف شده و فتحه آن به قاف منتقل مى‌گردد و با وجود آن از همزه وصل بى‌نياز مى‌شويم و «قرن» مى‌شود (دقت كنيد). [1]

[قُرُون:]

«وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ»

«قُرُون» جمع‌ «قرن» به معناى جمعيتى است كه در عصر واحدى زندگى مى‌كنند، و سپس به مجموع يك عصر اطلاق شده است. در اين كه قرن چند سال است؟

نظرات گوناگونى داده‌اند: بعضى آن را چهل سال، بعضى هشتاد، بعضى صد، و بالاخره بعضى آن را صدوبيست سال دانسته‌اند، ولى، ناگفته پيداست كه اين يك امر قراردادى است كه بر حسب قرار دادها متفاوت مى‌باشد، اما معمول در عصر ما اين است كه قرن را به يكصد سال اطلاق مى‌كنند. [2]

[قرون اولى‌:]

«أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الأُولى‌»

در اين كه، منظور از «قرون اولى‌» (اقوام عصرهاى پيشين كه هلاك شدند)، كدام اقوامند؟ بعضى از مفسرين، آن را اشاره به كفار قوم «نوح» و «عاد» و «ثمود» و مانند آنها مى‌دانند، چرا كه با گذشت زمان، آثار انبياى پيشين محو شده بود و لازم بود كتاب آسمانى تازه‌اى در اختيار بشريت قرار گيرد.

و بعضى، اشاره به هلاكت قوم «فرعون» كه بازماندگان اقوام پيشين بودند مى‌دانند، چرا كه خداوند، «تورات» را بعد از هلاك آنها به موسى عليه السلام داد. اما، هيچ مانعى ندارد كه جمله فوق اشاره به همه اين اقوام باشد. [3]

[قُرُوءٍ:]

«بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء»

«قُرُوءٍ» جمع‌ «قُرْء» (بر وزن قفل) هم به معناى عادت ماهيانه و هم پاك شدن از آن آمده، ولى اين دو معنا را مى‌توان در يك‌


[1]. انعام، آيه 6 (ج 5، ص 199)؛ مريم، آيه 74 (ج 13، ص 141)؛ احزاب، آيه 33 (ج 17، ص 313)؛ ق، آيه 36 (ج 22، ص 291)

[2]. يونس، آيه 13 (ج 8، ص 303)؛ اسراء، آيه 17 (ج 12، ص 76)؛ فرقان، آيه 38 (ج 15، ص 107)

[3]. قصص، آيه 43 (ج 16، ص 109)

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 437
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست