نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 425
اطلاق مىشود.
بعضى آن را به معناى همه مواليد و تمام موجودات زنده، اعم از انسان، حيوان و
گياه مىدانند؛ چرا كه تولد اين موجودات كه با شكافتن دانه و تخم و مانند آن صورت
مىگيرد، از عجيبترين مراحل وجود آنها است، و در حقيقت، هنگام تولد، جهش عظيمى در
آن موجود رخ مىدهد و از جهانى به جهان ديگرى گام مىنهد.
بعضى نيز مفهوم «فلق» را از اين هم گستردهتر گرفتهاند، و آن را به هر گونه
آفرينش و خلقت، اطلاق كردهاند؛ چرا كه با آفرينش هر موجود، پرده عدم شكافته
مىشود و نور وجود آشكار مىگردد.
هر يك از اين معانى سهگانه (طلوع صبح- تولد موجودات زنده- آفرينش هر موجود)
پديدهاى است عجيب، كه دليل بر عظمت پروردگار و خالق و مدبر آن است، و توصيف
خداوند به اين وصف، داراى مفهوم و محتواى عميقى است.
در بعضى از احاديث نيز آمده: «فلق» چاه، يا زندانى در دوزخ است، و همچون شكافى
در دل جهنم خودنمايى مىكند. اين روايت، ممكن است، اشاره به مصداقى از مصداقهاى
آن باشد، نه اين كه مفهوم گسترده «فلق» را محدود كند. [1]
[فُلك:]
«وَ الْفُلْكِ
الَّتي تَجْري»
«فُلك» به معناى كشتى است و مفرد و جمع آن يكى است و تفاوت آن با «سفينة» اين است كه
«سفينة» مفرد است و جمع آن «سفائن» مىباشد، ولى «فلك» بر مفرد و جمع هر دو گفته
مىشود. [2]
[فَلَك:]
«وَكُلٌّ في
فَلَكٍ يَسْبَحُونَ»
«فَلَك» از مادّه «فُلْك» چنان كه ارباب لغت گفتهاند: در اصل، به معناى بر آمدن پستان دختران و شكل
دورانى به خود گرفتن است، سپس به قطعاتى از زمين كه مدور است و يا اشياء مدور
ديگر، اطلاق شده، و از همين رو، به مسير دورانى كواكب نيز اطلاق مىشود. [3]
[فَلَنَقُصَّنَّ:]
«فَلَنَقُصَّنَّ
عَلَيْهِمْ»
«فَلَنَقُصَّنَّ» كه از مادّه «قصّه» گرفته شده است، در اصل به معناى پشت سر هم قرار گرفتن است،
و چون در شرح يك ماجرا، مطالب پشت سر هم، پياده مىشود، به آن