نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 413
احتمال دادهاند كه: جمله: «فاكِهِينَ
بِمَا آتاهُمْ رَبُّهُمْ» اشاره به تناول
انواع ميوهها است، ولى اين معنا بعيد به نظر مىرسد. [1]
[فالِق:]
«إِنَّ اللَّهَ
فالِقُ الْحَبِّ»
«فالِق» از مادّه «فَلْق» (بر وزن فرق) به معناى شكافتن چيزى و جدا كردن بعضى از بعض ديگر است. [2]
[فَانْصَب:]
«فَإِذا فَرَغْتَ
فَانْصَبْ»
«فَانْصَب» از مادّه «نصب» (بر وزن نسب) به معناى تعب و زحمت است، آيه بيانگر يك اصل كلى و فراگير است،
و هدف آن است كه پيامبر را به عنوان يك الگو و سرمشق، از اشتغال به استراحت، بعد
از پايان يك امر مهم، باز دارد، و تلاش مستمر و پىگير را در زندگى به او گوشزد
كند. [3]
[فَانْظُر:]
«فَانْظُرْ إِلى
آثارِ»
تكيه روى جمله «فَانْظُر» (بنگر) از مادّه
«نَظَر» اشاره به اين است كه، آن قدر آثار رحمت الهى
در احياى زمينهاى مرده به وسيله نزول باران آشكار است كه، با يك نگاه بدون نياز
به جستجوگرى بر هر انسان ظاهر مىشود. [4]
[فَأْذَنُوا:]
«فَأْذَنُوا
بِحَرْبٍ»
«فَأْذَنُوا» از مادّه «اذن» هر گاه با «لام» متعدى شود به معناى اجازه دادن است و هر گاه با «باء» متعدى گردد به معناى علم و آگاهى است،
بنابراين «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ» مفهومش اين است: آگاه باشيد! كه خدا و رسولش با شما
رباخواران، پيكار خواهد كرد، و در واقع اعلان جنگ از سوى خدا و رسول، به اين گروه
خيرهسر است. [5]
[فَبَشِّرْهُ:]
«فَبَشِّرْهُ
بِمَغْفِرَةٍ»
جمله «فَبَشِّرْهُ» از مادّه «تبشير» در حقيقت تكميل «انذار» است، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله در آغاز انذار
مىكند، و هنگامى كه پيروى از فرمان خدا و ترس آميخته با عظمت نسبت به او، پيدا شد
و اثراتش در «قول» و «فعل» انسان ظاهر گشت، بشارت مىدهد. [6]
[فَتاه:]
«قالَ مُوسى
لِفَتاهُ»
منظور از «فَتاه» در اينجا طبق گفته بسيارى از مفسران، و بسيارى از روايات، «يوشع بن نون» مرد رشيد، شجاع
و با ايمان بنى اسرائيل است. [7]