responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 404

[غَنِىٌّ حَمِيْدٌ:]

«اللَّهَ غَنِيٌّ حَميدٌ»

تعبير به‌ «غَنِىٌّ حَمِيْدٌ»، اشاره به اين است كه شكرگزار در برابر افراد عادى، يا چيزى به بخشنده نعمت مى‌دهد، و يا اگر چيزى نمى‌دهد، با ستايش او مقامش را در انظار مردم بالا مى‌برد؛ ولى در مورد خداوند هيچ يك از اين دو، معنا ندارد، او از همگان بى نياز است، و شايسته ستايش همه ستايشگران، فرشتگان حمد او مى‌گويند و تمام ذرات موجودات به تسبيح و حمد او مشغولند و اگر انسانى به زبان قال، كفران كند، كمترين اثرى ندارد، حتى ذرات وجود خودش، به زبان حال مشغول حمد و ثناى اويند! [1]

[غَواش:]

«وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ»

«غَواش» كه در اصل‌ «غواشى» جمع‌ «غاشيه» بوده، به معناى پوشش است، و به خيمه نيز اطلاق مى‌گردد، در آيه بالا ممكن است به معناى خيمه و يا به معناى پوشش بوده باشد. [2]

[غَوْل:]

«لا فيها غَوْلٌ»

«غَوْل» (بر وزن قول) در اصل، به معناى فسادى است كه به طور پنهانى در چيزى نفوذ مى‌كند، و اين كه به قتل‌هاى مخفى و ترور در ادبيات عرب «غيلة» گفته مى‌شود، از همين نظر است. [3]

[غَوى‌:]

«عَصى‌ ءَادَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌»

«غَوى‌» از مادّه‌ «غىّ» به معناى كارى جاهلانه كه از اعتقاد نادرستى سرچشمه مى‌گيرد گرفته شده، و چون در اينجا آدم عليه السلام به خاطر گمانى كه از گفته شيطان براى او پيدا شده بود، ناآگاهانه از شجره ممنوع خورد، از آن تعبير به «غوى» شده است.

بعضى از مفسران، «غوى‌» را به معناى جهل و نادانى ناشى از غفلت، بعضى به معناى محروميت، و بعضى به معناى فساد در زندگى گرفته‌اند. [4]

[غَىّ:]

«قَدْ تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ»

«غَىّ» به معناى انحراف از حقيقت و دور شدن از واقع است. «غىّ» نقطه مقابل «رشد» است، «رشد» آن است كه: انسان از طريقى برود و به مقصد برسد اما «غىّ» آن است كه‌


[1]. لقمان، آيه 12 (ج 17، ص 48)

[2]. اعراف، آيه 41 (ج 6، ص 212)

[3]. صافات، آيه 47 (ج 19، ص 68)

[4]. طه، آيه 121 (ج 13، ص 353)

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 404
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست