نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 397
آن باقى مىماند.
و اين تعبير به عنوان كنايه از هر چيزى كه ضايع مىشود و بيهوده از دست
مىرود، استعمال مىشود؛ و در سوره «أعلى» به معناى گياهان خشكيده و درهم ريخته است. [1]
[غَد:]
«غَداً مَّنِ
الْكَذَّابُ الأَشِرُ»
تعبير به «غَد» (فردا) از مادّه «غُدْوَة- غَداة» اشاره به قيامت است چرا كه با توجّه به مقياس عمر دنيا به
سرعت فرا مىرسد، و ذكر آن به صورت نكره، براى اهميت آن است. [2]
[غَداء:]
«قالَ لِفَتاهُ
ءَاتِنَا غَدآءَنَا»
«غَداء» به غذايى گفته مىشود كه در آغاز روز يا وسط روز، مىخورند (صبحانه يا نهار)
ولى از تعبيراتى كه در كتب لغت آمده است، چنين استفاده مىشود كه در زمانهاى
گذشته «غداء» را تنها به غذايى مىگفتند كه در آغاز روز مىخوردند (زيرا از «غُدْوَه»
گرفته شده كه به معناى آغاز روز است) در حالى كه در عربى امروز، «غداء» و «تغدى»
به معناى «نهار و نهار خوردن» است. [3]
«غُدُوّ» از مادّه «غُدْوَة» جمع «غداة» به معناى اول روز است و گاهى به معناى مصدرى نيز استعمال شده است.
«غُدُوّ» (بر وزن عُلُوّ) به معناى طرف صبح است، ولى، از قرائن بر مىآيد كه در سوره «سبأ»، «غُدُوّ» به
معناى نيمه اول روز است؛ و مفهوم آيه اين است كه سليمان عليه السلام از صبح تا به
ظهر، با اين مركب راهوار، به اندازه يك ماه مسافران آن زمان راه مىرفت و نيمه دوم
روز، نيز به همين مقدار راه مىپيمود. [5]
[غَرابِيب:]
«وَ غَرابيبُ
سُودٌ»
«غَرابِيب» از مادّه «غَرْب» جمع «غِرْبيب» (بر وزن كبريت) به معناى سياه پر رنگ است، و اين كه عرب به كلاغ «غراب» مىگويد،
نيز از همين جهت است. [6]