نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 388
ستونهايى دارد، اما قابل رؤيت نيست. و چنان كه در تفسير سوره «رعد» گفتهايم،
اين تعبير، اشاره لطيفى است به قانون «جاذبه و
دافعه»، كه همچون ستونى بسيار نيرومند اما نامرئى،
كرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته. و به معناى هر شىء طولانى، مانند: قطعات
چوب و آهن نيز آمده است.
«عَمَد» (بر وزن صمد) و «عُمُد» (بر وزن دهل) هر دو جمع «عمود» به معناى ستون است، هر چند
از نظر ادبى اولى را جمع و دومى را اسم جمع دانستهاند. [1]
[عمل:]
«مَا عَمِلُوا مِنْ
عَمَلٍ»
«عمل» به طورى كه «راغب» در « «مفردات»» گفته، به معناى هر كارى است كه با قصد
انجام مىگيرد، ولى «فعل»، اعم از آن است، يعنى به كارهايى كه با قصد، يا بى قصد،
انجام مىگيرد اطلاق مىشود. [2]
[عميق:]
«مِنْ كُلِّ فَجٍّ
عَميقٍ»
«عميق» از مادّه «عُمْق» در اينجا به معناى دور است. [3]
[عَمِين:]
«كَانُوا قَوْماً
عَمينَ»
«عَمِين» جمع «عَمْى» (بر وزن دلو) معمولًا به كسى گفته مىشود كه چشم بصيرت و ديد باطن او از كار
افتاده است ولى اعمى هم به افرادى گفته مىشود كه ديد ظاهر خود را از دست دادهاند و هم آنها كه
ديد باطن را (بايد توجّه داشت كه «عمى» به هنگامى كه اعْراب به خود مىگيرد به
«عمٍ» تبديل مىشود). [4]
[عَنَت:]
«لِمَنْ خَشِيَ
الْعَنَتَ مِنْكُمْ»
«عَنَت» از مادّه «مُعانتة» (بر وزن سند) در اصل، به معناى شكستن استخوانى است كه قبلًا شكسته شده، يعنى
پس از بهبودى و التيام، مجدداً بر اثر حادثهاى بشكند، بديهى است اين نوع شكستگى
بسيار دردناك و رنجآور است، و به همين دليل «عنت» در مشكلات طاقتفرسا و كارهاى
رنجآور استعمال شده است. [5]
[عِنْدَ رَبِّهِمْ:]
«يَشآؤُنَ عِنْدَ
رَبِّهِمْ»
تعبير «عِنْدَ رَبِّهِمْ» (نزد پروردگارشان) بيان نهايت لطف الهى درباره آنها است، گويى هميشه ميهمان
او هستند، و هر چه بخواهند نزد او دارند. [6]