نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 38
و زير و رو شدن» محتواى آن به هنگام شدت
غليان است؛ و در اينجا كنايه از آن است كه شياطين آن چنان بر آنها مسلّط مىشوند
كه در هر مسير و به هر شكلى بخواهند آنان را به حركت در مىآورند و زير و رو
مىكنند! [1]
[إزْدُجِر:]
«قالُوا مَجْنُونٌ
وَ ازْدُجِرَ»
جمله «وَ ازْدُجِر» در اصل از «زجر» به معناى دور ساختن و طرد كردن كسى با صداى بلند و فرياد است. ولى به هر گونه
عملى كه به منظور مانع شدن كسى از ادامه كارى انجام مىشود، اطلاق مىگردد. و جالب
اين كه، در آيه مورد بحث «قالُوا» به صورت «فعل معلوم» آمده، و «وَ
ازْدُجِر» به صورت «فعل مجهول»، شايد به اين جهت كه اعمال آنها در زجر «نوح»
عليه السلام از گفته آنها بدتر و نارواتر بود؛ تا آنجا كه خداوند نامى از اين گروه
نمىبرد، و آنها را قابل ذكر نمىشمرد. [2]
[أَزْر:]
«أشْدُدْ بِهِ
أَزْرِى»
«أَزْر» در اصل، از مادّه «ازار» به معناى لباس گرفته شده است؛ مخصوصاً به لباسى گفته
مىشود كه بند آن را بر كمر گره مىزنند. به همين جهت گاهى اين كلمه، به كمر يا
قوّت و قدرت نيز اطلاق شده است. [3]
[أُزْلِفَتْ:]
«وَ أُزْلِفَتِ
الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ»
«أُزْلِفَتْ» از مادّه «زلف» (بر وزن حرف) و «زُلْفى» (بر وزن كبرى) به معناى قرب و نزديكى است. ممكن است منظور
نزديكى مكانى باشد. يا زمانى؛ يا از نظر اسباب و مقدمات و يا همه اينها. يعنى بهشت
هم از نظر مكان به مؤمنان نزديك مىشود، هم از نظر زمان ورود و هم اسباب و وسائلش
در آنجا سهل و آسان است. [4]
[أَزلىّ:]
«أَزلىّ» از مادّه «أزل» به چيزى گفته مىشود كه آغاز ندارد. [5]
[أَزْواج:]
«ثَمَانِيَةَ
أَزْواجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ»
«أَزْواج» جمع «زوج» در لغت به معناى جفت است، ولى بايد توجّه داشت كه گاهى به مجموع دو حيوان نر
و ماده گفته مىشود؛ و گاهى به هر يك از دو زوج. لذا به مجموع آنها زوجين
مىگويند. و اين كه در آيه فوق اشاره به هشت زوج شده منظور از آن چهار نوع حيوان
نر و چهار نوع حيوان ماده است.