نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 379
هم مىريزد و گاه آن را به معناى «كار خوب و شناخته شده» نيز تفسير كردهاند. [1]
[عَرِم:]
«عَلَيْهِمْ سَيْلَ
الْعَرِمِ»
«عَرِم» در اصل از «عَرّامة» (بر وزن علّامه) به معناى خشونت، كج خلقى و سختگيرى است، و توصيف سيلاب به
آن، اشاره به شدت خشونت و ويرانگرى آن است، و تعبير به «سَيْلَ الْعَرِم» به
اصطلاح از قبيل اضافه موصوف به صفت است.
بعضى «عَرِم» را به معناى موشهاى صحرايى گرفتهاند، كه بر اثر رخنه در اين
سدّ، مايه ويرانى آن شدند (مسأله نفوذ موشها در سدّ، گر چه قابل قبول است، اما
تعبير آيه، تناسب چندانى با اين معنا ندارد).
در «لسان العرب» براى مادّه «عَرِم» معانى مختلفى ديده مىشود؛ از جمله: «سيلاب طاقتفرسا»، «موانعى كه در ميان
درهها براى مهار كردن آب» مىسازند، و همچنين موش بزرگ صحرايى. ولى، از همه
مناسبتر همان معناى اول است، و در تفسير «على بن ابراهيم» نيز روى آن تكيه شده
است. [2]
[عروج:]
«ثُمَّ يَعْرُجُ
إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ»
كلمه «عروج» به معناى «صعود كردن و بالا رفتن» است، نه به معناى نسخ اديان و زائل شدن، و
در هيچ جاى قرآن «عروج» به معناى «نسخ» ديده نمىشود (اين كلمه در پنج آيه از قرآن ذكر شده و در هيچ
مورد به اين معنا نيست) بلكه در مورد اديان، همان كلمه «نسخ» يا «تبديل» و امثال
آن به كار مىرود. [3]
[عَرِيْض:]
«فَذُو دُعآءٍ
عَريضٍ»
«عَرِيْض» از مادّه «عَرْض» به معناى پهن، در مقابل طويل است، و عرب اين دو تعبير را در مورد كثرت و
زيادى به كار مىبرد. [4]
[عزّت:]
«أَخَذَتْهُ
الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ»
«عزّت» در اصل نقطه مقابل «ذلّت» است، و در اينجا به معناى غرور و «نخوت» مىباشد؛
ولى «راغب» در «مفردات»، اين واژه را به معناى قدرت شكستناپذير تفسير كرده و
مىگويد: گاهى مجازاً به معناى غرور و نخوت نكوهيده آمده است.
و به گفته «راغب» در «مفردات» در اصل، آن حالتى است كه انسان را مقاوم و
شكستناپذير مىسازد. [5]