نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 380
[عَزَّرُوه:]
«عَزَّرُوهُ وَ
نَصَرُوهُ»
«عَزَّرُوه» از مادّه «تعزير» به معناى حمايت و يارى كردن آميخته با احترام و بزرگداشت است.
بعضى گفتهاند كه اصل آن به معناى، «منع و جلوگيرى» است، اگر جلوگيرى از دشمن
باشد، مفهوم آن يارى كردن است، و اگر جلوگيرى از گناه باشد، مفهوم آن مجازات و
تنبيه است، و لذا به مجازاتهاى خفيف «تعزير» مىگويند. [1]
[عزم:]
«مِنْ عَزْمِ
الأُمُورِ»
«عزم» در لغت، به معناى «تصميم محكم» است و گاهى به هر چيز محكم نيز گفته مىشود،
بنابراين «مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ» به معناى كارهاى شايستهاى است كه انسان بايد
روى آن تصميم بگيرد يا به معناى هر گونه كار محكم و قابل اطمينانى است. يا به
معناى كارهايى است كه دستور مؤكد، از سوى پروردگار به آن داده شده است و هرگز نسخ
نمىشود، و يا كارهايى كه انسان بايد نسبت به آن عزم آهنين و تصميم راسخ داشته
باشد.
«راغب» در «مفردات» مىگويد: عزم به
معناى تصميم گرفتن بر انجام كارى است (عَقْدُ الْقَلْبِ عَلى إِمْضاءِ الامْرِ).
در قرآن مجيد، گاهى «عزم» در مورد «صبر» و گاه به معناى «وفاى به عهد» به كار
رفته. [2]
[عَزَّنِى:]
«وَ عَزَّني فِي
الْخِطابِ»
«عَزَّنِى» از مادّه «عزت» به معناى غلبه است، و مفهوم جمله اين است كه: «او بر من غلبه
كرد». [3]
[عِزَّة:]
«الْعِزَّةِ عَمَّا
يَصِفُونَ»
«عِزَّة» به گفته «راغب» در «مفردات»، حالتى است كه مانع مغلوب شدن انسان مىگردد
(حالت شكستناپذيرى) و در اصل، از «عِزاز» به معناى سر زمين صلب و محكم و
نفوذناپذير، گرفته شده است ... و آن بر دو گونه است: گاه، «عزّت ممدوح» و شايسته
است، چنان كه ذات پاك خدا را به «عزيز» توصيف مىكنيم، و گاه، «عزت مذموم»، و آن
نفوذ ناپذيرى در مقابل حق، و تكبر از پذيرش واقعيات مىباشد، و اين عزت، در حقيقت
ذلت است! [4]