responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 377

كلمه به همين معنا نيز در لغت آمده است. [1]

[عُرْجُونِ:]

«كَالْعُرْجُونِ الْقَديمِ»

«عُرْجُونِ» به عقيده جمعى از ارباب لغت، از مادّه‌ «انعراج» به معناى «اعوجاج» و «انعطاف»، گرفته شده و بنابراين، «نون» و «واو» آن زائده است، و بر وزن «فعلون» مى‌باشد، ولى به عقيده جمعى ديگر، از مادّه‌ «عرجن» گرفته شده، و نون آن اصلى است، و به معناى پايه شاخه‌اى است كه كج مى‌شود و بر درخت خرما باقى مى‌ماند، و «قديم» به معناى هر چيز كهنه است كه زمانى بر آن بگذرد. [2]

[عرش:]

«ثُمَّ اسْتَوى‌ عَلَى الْعَرْشِ»

«عرش» در لغت به معناى چيزى است كه داراى سقف بوده باشد و گاهى به خود سقف نيز «عرش» گفته مى‌شود مانند: أَوْ كَالَّذي مَرَّ عَلى‌ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‌ عُرُوشِها: «مانند كسى كه از كنار قريه‌اى گذشت در حالى كه آن چنان ويران شده بود كه سقف‌هايش فرو ريخته و ديوار بر سقف‌ها در غلطيده بود».

گاهى به معناى تخت‌هاى بلند همانند تخت سلاطين نيز آمده است، چنان كه در داستان‌ «سليمان» عليه السلام‌ مى‌خوانيم كه مى‌فرمايد:

أَيُّكُمْ يَأْتِيْنِى بِعَرْشِها؟: «كدام يك از شما مى‌توانيد تخت او (بلقيس) را براى من حاضر كنيد»؟

و نيز به داربست‌هايى كه براى برپا نگه داشتن بعضى از درختان مى‌زنند، عرش گفته مى‌شود؛ در قرآن مى‌خوانيم: وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ: «او كسى است كه باغ‌هايى از درختان داربست‌دار و بدون داربست آفريد».

ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى‌رود و گفته مى‌شود «عرش خدا»، منظور از آن مجموعه جهان هستى است كه در حقيقت تخت حكومت پروردگار محسوب مى‌شود.

معناى ديگرى براى‌ «عرش» نيز هست، و آن در مواردى است كه در مقابل «كرسى» قرار گيرد، در اين گونه موارد «كرسى» (كه معمولًا به تخت‌هاى پايه كوتاه گفته مى‌شود) ممكن است كنايه از جهان ماده بوده باشد و «عرش» كنايه از جهان ما فوق ماده (عالم ارواح و فرشتگان).

و معناى كنايى آن همان قدرت است؛ چنان كه مى‌گوئيم: فلان شخص بر تخت نشست، يا پايه‌هاى تختش فرو ريخت، و يا او را از تخت به زير آوردند، همه اينها كنايه از قدرت يافتن، و يا از دست دادن قدرت‌


[1]. رعد، آيه 37 (ج 10، ص 279)

[2]. يس، آيه 39 (ج 18، ص 407)

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 377
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست