نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 376
حاشيه و اطراف هر چيز نيز «عَدْو» گفته مىشود؛ زيرا از حد وسط به يك جانب تجاوز كرده است، و
در آيه مورد بحث، به همين معناى طرف و جانب آمده است. [1]
[عذاب ادنى:]
«الْعَذابِ
الأَدْنى»
«عذاب ادنى» معناى گستردهاى دارد كه غالب احتمالاتى را كه مفسران به طور جدا گانه در
تفسير آن نوشتهاند، در بر مىگيرد. از جمله اين كه منظور مصائب و درد و رنجها
است. يا قحطى و خشكسالى شديد هفتسالهاى كه مشركان در «مكّه» به آن گرفتار شدند،
تا آنجا كه مجبور گشتند از لاشه مردارها تغذيه كنند! يا ضربه شديدى است كه بر پيكر
آنها در جنگ «بدر» وارد شد. و مانند اينها.
اما اين كه بعضى احتمال دادهاند كه منظور «عذاب قبر» يا «مجازات در رجعت»
است، صحيح به نظر نمىرسد؛ زيرا با جمله «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (شايد از اعمال
خود باز گردند) سازگار نيست. [2]
[عَذْب:]
«هذا عَذْبٌ
فُراتٌ»
«عَذْب» چنان كه «راغب» در «مفردات» مىگويد، به معناى گوارا، پاكيزه و خنك است، و در «لسان العرب»،
تنها به معناى آب پاكيزه تفسير شده (المَاءُ الطَّيِّب) كه ممكن است خنك و شيرين
بودن آن نيز در مفهوم «طيب» جمع باشد. [3]
[عُرُب:]
«عُرُباً
أَتْراباً»
«عُرُب» از مادّه «عَرَب» جمع «عَروبة» (بر وزن ضرورة) به معناى زنى است كه وضع حالش حكايت از محبتش نسبت به همسر، و
مقام عفت و پاكيش مىكند؛ زيرا «إِعراب» (بر وزن اظهار) به همان معناى آشكار ساختن
است؛ اين واژه به معناى فصيح و خوش سخن بودن، نيز مىآيد، و ممكن است هر دو معنا
در آيه جمع باشد. [4]
[عَرَبِىّ:]
«أَنْزَلْنَاهُ
حُكْماً عَرَبِيًّا»
«عَرَبِىّ» همان گونه كه «راغب» در «مفردات» مىگويد: به معناى سخن فصيح و روشن است (الفَصيح البيّن من الكلام) و لذا هنگامى كه گفته مىشود «امرأة
عروبة» مفهومش اين است: زنى كه با رفتار و كردارش از
عفت و پاكدامنى و محبت خود نسبت به همسرش خبر مىدهد.
اين احتمال نيز داده شده است كه «عربىّ» در اينجا به معناى شريف است، چرا كه
اين