نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 355
«طَرْف» مصدر است و به معناى گردش چشم نيز آمده، و «طرفة العين» يعنى- يك گردش چشم- ضمناً ضمير در «عليها» در سوره «شورى» به عذاب باز
مىگردد.
درست است كه «عذاب»، مذكر است ولى چون در اينجا به معناى نار و جهنم مىباشد، ضمير مؤنث به آن
بازگشته است. [1]
[طَرْفِ خَفِىّ:]
«مِنْ طَرْفٍ
خَفِىٍّ»
بعضى از مفسران گفتهاند: «طَرْفِ
خَفِىّ» در اين جا، به معناى نگاه كردن آنها با چشم نيم
باز است؛ چرا كه از شدت وحشت، قدرت بر گشودن چشم ندارند، يا چنان وارفته و بى
رمقند، كه حتى حال گشودن چشم را به طور كامل ندارند! [2]
[طَرِيقَه:]
«وَ يَذْهَبا
بِطَرِيْقَتِكُمُ الْمُثْلى»
«طَرِيقَه» به معناى روش و در اينجا منظور، «مذهب» است. [3]
[طعام:]
«كَفَّارَةٌ طَعامُ
مَساكِيْنَ»
در اين كه منظور از «طعام» چيست؟ بعضى از مفسران احتمال دادهاند: مراد ماهيانى است
كه بدون صيد مىميرند و بر روى آب مىمانند؛ در حالى كه مىدانيم اين سخن درست
نيست؛ زيرا ماهى مرده خوردنش حرام است. آنچه بيشتر از ظاهر آيه استفاده مىشود اين
است كه منظور از طعام همان خوراكى است كه از ماهيان صيد شده ترتيب داده شود؛ زيرا
آيه مىخواهد دو چيز را مجاز كند: نخست صيد كردن و ديگر خوردن غذاى صيد شده.
ضمناً از مفهوم اين تعبير، فتواى معروفى كه در ميان فقهاى ما وجود دارد، نيز
اجمالًا استفاده مىشود كه در مورد حيوانات صحرايى نه تنها اقدام به صيد حرام است،
كه خوردن گوشت حيوانات صيد شده نيز مجاز نيست. «طعام» معناى مصدرى نيز دارد و به
معناى «اطعام» است. [4]
[طَغْوى، طغيان:]
«ثَمُودُ
بِطَغْويهآ»
«طَغْوى» و «طغيان» هر دو به يك معناست، و مراد از آن تجاوز از حدّ و مرز است، و در اينجا، منظور
تجاوز از حدود الهى و سركشى در مقابل فرمانهاى او است. از عبارت بعضى از علماى
لغت استفاده مىشود كه «طغيان» هم به صورت ناقص واوى و هم ناقص يايى آمده است،
«طغوى»