responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 354

است كه: گاهى براى اين كه مثلًا كسى دست به محتواى صندوقى نزند و درِ آن را نگشايد، آن را محكم مى‌بندند و بعد از بستن، با نخ مخصوصى محكم مى‌كنند، و روى آن مهر مى‌زنند كه اگر آن را بگشايند، فوراً معلوم خواهد شد. اين تعبير در اينجا كنايه از نفوذناپذيرى مطلق است. [1]

[طَحاها:]

«وَ الأَرْضِ وَ مَا طَحاها»

«طَحاها» از مادّه‌ «طحو» (بر وزن سهو) هم به معناى انبساط و گستردگى آمده است، و هم به معناى «راندن، دور كردن و از ميان بردن»، و در اينجا به معناى گستردن است؛ چرا كه:

اوّلًا- زمين در آغاز در زير آب غرق بود، تدريجاً آبها در گودال‌هاى زمين قرار گرفت، خشكى‌ها سر بر آورد و گسترده شد، كه از آن تعبير به‌ «دحو الارض» نيز مى‌شود.

ثانياً- زمين در آغاز به صورت پستى‌ها و بلندى‌ها با شيب‌هاى تند و غير قابل سكونتى بود، باران‌هاى سيلابى مداوم باريدند، ارتفاعات زمين را شستند، در دره‌ها گستردند، و تدريجاً زمين‌هاى مسطح و قابل استفاده براى زندگى انسان، و كشت و زرع به وجود آمد.

بعضى از مفسران معتقدند كه در اين تعبير، يك اشاره اجمالى به حركت زمين نيز وجود دارد؛ چرا كه يكى از معانى «طحو» همان راندن است، كه مى‌تواند اشاره به حركت انتقالى زمين به دور آفتاب، و يا حتى حركت وضعى آن به دور خود، و يا هر دو باشد. [2]

[طرائق:]

«سَبْعَ طَرآئِقَ»

«طرائق» جمع‌ «طريقه» به معناى‌ «راه» يا به معناى «طبقه» است؛ در صورت اول، معناى آيه چنين مى‌شود كه ما هفت راه بالاى سر شما آفريديم، ممكن است اين راه‌ها طرق رفت و آمد فرشتگان باشد، و ممكن است مدار گردش ستارگان آسمان. بنابر معناى دوم، مفهومش اين است كه ما هفت طبقه (هفت آسمان) بر فراز شما آفريديم. [3]

[طَرْف:]

«قاصِراتُ الطَّرْفِ»

«طَرْف» (بر وزن برف) به معناى پلك چشم است، و گاه، به معناى نگاه كردن نيز آمده است؛ توصيف زنان بهشتى به‌ «قاصِراتُ الطَّرْفِ» (آنها كه نگاهى كوتاه دارند) اشاره به اين است كه: تنها چشم به همسران خود دوخته‌اند، فقط به آنها عشق مى‌ورزند و به غير آنان نمى‌انديشند كه اين، از بزرگ‌ترين مزاياى همسر است.

بعضى از مفسران نيز، آن را به معناى حالت خمار بودن چشم كه حالت جالب مخصوصى است دانسته‌اند، جمع ميان اين دو معنا نيز، بى‌مانع است.


[1]. نحل، آيه 108 (ج 11، ص 457)

[2]. شمس، آيه 6 (ج 27، ص 58)

[3]. مؤمنون، آيه 17 (ج 14، ص 236)

نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 354
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست