نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 35
مىساختند و يا از «اروك» كه به معناى اقامت و توقف است مىباشد. و طبق گفته جمع
كثيرى از مفسران، و ارباب لغت به معناى تختهايى است كه در حجلهگاه مىگذارند؛
يعنى در اصل به تختهايى مىگويند كه در حجله عروس مىنهند و منظور در اينجا
تختهاى زيبا و فاخر است.
به عبارت ديگر، «أَرائِكِ» جمع «اريكه» به معناى تختهاى زيباى سلطنتى است؛ و يا تختهاى پر زينتى
كه در «حجلهگاه» مىنهند. و در اينجا اشاره به تختهاى بسيار زيباى بهشتى است كه
نيكان بر آن تكيه مىكنند.
بعضى معتقدند كه اصل اين كلمه فارسى است و از «ارگ» به معناى كاخ سلطنتى گرفته شده است (اين واژه
به معناى قلعهاى كه درون شهر بوده باشد نيز آمده، و از آنجا كه قلعه درون شهر
غالباً مخصوص شاهان است به آن اطلاق شده).
بعضى ديگر «أَرائِكِ» را مفرد و از واژه فارسى «اراك» يا «ارايك» دانستهاند؛ كه به معناى تخت پادشاهى است. سپس به معناى «پايتخت» و يا استانى كه
پايتخت در آن است اطلاق شده. و «عراق» را مُعَرَّب «اراك» مىدانند كه به معناى چنين استانى است، و مىگويند: لفظ «أَرائِكِ» به معناى
بارگاه و تخت سلطنتى در «اوستا» نيز آمده است. در حالى كه، بعضى از علماى لغت عرب، ريشه آن
را عربى مىدانند؛ و چنان كه اشاره شد، معتقدند از واژه «اراك» كه نام درخت معروفى است و با آن تخت و سايبان
درست مىكردند گرفته شده است.
ولى، آنچه از موارد استعمال اين كلمه در قرآن مجيد استفاده مىشود اين است كه
به همان معناى تختهاى زيبا و مزين است كه صاحبان نعمت و قدرت از آن استفاده
مىكنند. [1]
[أَراذِل:]
«الَّذِيْنَ هُمْ
أَراذِلُنَا»
«أَراذِل» جمع «ارذُل» (بر وزن اهرم) است؛ و آن خود نيز جمع «رذل» مىباشد كه به معناى موجود پست و حقير است، خواه انسان
باشد يا چيز ديگر. [2]
[أَ رَأَيْتُمْ:]
«قُلْ أَرَأَيْتُمْ
إِنْ جَعَلَ»
«أَرَأَيْتُمْ» از مادّه «رأى» جملهاى است كه معمولًا آن را به معناى «اخْبِرُونِى» (به من خبر دهيد) تفسير
كردهاند؛ ولى در تفسير گفتهايم كه گاه، به معناى «هَلْ عَلِمْتُم» (آيا مىدانيد) مىآيد. [3]
[إِرْبَة:]
«غَيْرِ أُولِى
الْإِرْبَة»
«اربة» در اصل از مادّه «ارَب» (بر وزن عرب)- چنان كه «راغب» در «مفردات» مىگويد- به معناى شدّت احتياج
است كه انسان براى بر طرف ساختن آن چاره جوئى مىكند؛ گاهى نيز به معناى حاجت به
طور مطلق استعمال مىشود.
و منظور از «أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ» در اينجا كسانى هستند كه ميل جنسى و نياز به همسر دارند.
بنابراين «غير اولى الاربة» كسانى را شامل مىشود كه اين تمايل در آنها نيست. [4]
[إِرْتَبْتُم:]
«تَرَبَّصْتُمْ وَ
ارْتَبْتُمْ»
«إِرْتَبْتُم» از مادّه «ريب» به هر گونه شك و ترديد كه بعداً پرده از روى آن برداشته مىشود، اطلاق
مىگردد؛ و در اينجا بيشتر مناسب با شك در قيامت و يا حقانيت قرآن است. [5]
[أرْتَقِب:]
«فَارْتَقِبْ
إَنَّهُم مُّرْتَقِبُونَ»
«ارْتَقِب» در اصل از «رقبة» (بر وزن طلبه)، به معناى «گردن» گرفته شده است؛ و از آنجا