نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 34
[أُذُن:]
«يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ»
«أُذُن» در اصل به
معناى گوش است، ولى به اشخاصى كه زياد به حرف مردم گوش مىدهند، و به اصطلاح
«گوشى» هستند نيز، اين كلمه اطلاق مىشود. [1]
[أَذِّن:]
«وَأَذِّنْ فِى النَّاسِ»
«أَذِّن» از مادّه
«تأذين» به معناى «اعلام» است.
[2]
[أَذِنَتْ:]
«وَ أَذِنَتْ لِرَبِّها وَحُقَّتْ»
«أَذِنَتْ» در اصل از
«اذن» (بر وزن افق) به معناى «گوش»
گرفته شده است. و مفهوم آن استماع كردن و شنوا بودن مىباشد كه در اينجا كنايه از
اطاعت فرمان و تسليم است. [3]
[أَرائِك:]
«فِيْها عَلَى الْأَرآئِكِ»
«أَرائِك» جمع
«اريكه» به تختى مىگويند كه اطراف آن از هر طرف به صورت سايبان پوشانيده
شده است. و در اصل به گفته «راغب» از
«اراك» كه نام درخت معروفى است گرفته شده؛ چرا كه گاهى عربها از اين درخت،
سايبانهاى مخصوصى