نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 334
«يَسْلُكْهُ
عَذاباً صَعَداً»
«صَعَد» (بر وزن سفر) به معناى صعود كردن و بالا رفتن است، و گاه به معناى «گردنه»
آمده است؛ و از آنجا كه بالا رفتن از گردنهها، مشقتبار است، اين واژه به معناى
«امور مشقتبار» به كار مىرود. به همين جهت، بسيارى از مفسران آيه فوق را اين
گونه تفسير كردهاند كه: منظور، «عذابِ مشقتبار» است؛ شبيه آنچه در آيه 17 سوره «مدثّر» آمده است كه
درباره بعضى از مشركان مىفرمايد: سَأُرْهِقُهُ
صَعُوداً «من او را مجبور مىكنم از قله زندگى (كه
مشقتبار است) بالا برود». ولى، اين احتمال وجود دارد كه تعبير فوق، ضمن بيان
مشقتبار بودن اين عذاب، اشاره به روز افزون بودن آن نيز باشد. [1]
[صَعِقَ:]
«فَصَعِقَ مَنْ فِى
السَّمَاواتِ»
«صعق»، هم به معناى بىهوش شدن و هم مردن آمده است و كسانى كه قائل هستند نفخه صور،
سه يا چهار نفخه است، نفخه دوم و سوم را «نفخه مرگ» و «حيات» مىدانند كه در آيات
مورد بحث و آيات ديگر قرآن، به آن اشاره شده، يكى را نفخه «صعق» مىگويند و ديگر
را نفخه «قيام». [2]
[صَعود، صُعود:]
«سَأُرْهِقُهُ
صَعُوداً»
«صَعود» (بر وزن كبود) به معناى مكانى است كه از آن بالا مىروند و «صُعود» (بر وزن قعود)
به معناى «بالا رفتن» است. و از آنجا كه بالا رفتن از قلههاى مرتفع كار بسيار شاق
و مشكلى است اين تعبير در مورد هر كار مشكل و پرزحمت به كار مىرود، و لذا بعضى آن
را به عذاب الهى تفسير كردهاند.
بعضى گفتهاند: «صعود» كوهى است از آتش در جهنم، كه انسان را مجبور مىكنند از آن
بالا رود، يا اين كه كوهى است صعب العبور، با شيب تند و زياد كه وقتى از آن بالا
مىرود سقوط مىكند. و به زير مىافتد، و اين موضوع پيوسته تكرار مىشود. [3]
[صَعِيد:]
«فَتَيَمَّمُوا
صَعِيْداً طَيِّباً»
«صَعِيد» از مادّه «صعود» گرفته شده، اشاره به اين است كه بهتر است خاكهاى سطح زمين براى اين كار
انتخاب شود، همان خاكهايى كه در معرض تابش آفتاب و مملوّ از هوا و باكترىهاى
ميكروبكش است.
بسيارى از دانشمندان لغت براى «صَعِيد» دو معنا ذكر كردهاند: يكى خاك و ديگرى تمام