نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 321
شاهد و گواه اين امت است. اما شاهد و گواه بودن اين امت، طبق بعضى از روايات،
به معناى معصومين اين امت و امامان است كه آنها نيز گواهان بر اعمال مردمند. [1]
[شَهِيْق:]
«سَمِعُوا لَها
شَهِيْقاً»
«شَهِيْق» در اصل، به
معناى صداى زشت و منكرى همچون صداى الاغ است؛ و گاه گفتهاند: از مادّه «شهوق» به معناى طولانى بودن گرفته شده (لذا كوه بلند را «جبل شاهق»
مىگويند) بنابراين، «شهيق» به معناى ناله طولانى است. بعضى گفتهاند
«شَهِيق» صدايى است كه در سينه رفت و آمد مىكند، به هر حال، اشاره به صداهاى
وحشتانگيز و ناراحتكننده است.[2]
[شياطين:]
«شَياطِيْنَ
الْإِنْسِ»
«شياطين» از مادّه «شطن» جمع «شيطان» معناى وسيعى دارد و به معناى هر موجود سركش و طغيانگر و موذى است، لذا در
قرآن به انسانهاى پست، خبيث و طغيانگر نيز كلمه «شيطان» اطلاق شده است.
همان طور كه در آيه، كلمه «شيطان»، هم به شيطانهاى انسانى و هم به شيطانهاى
غير انسانى كه از نظر ما پنهانند، اطلاق شده. [3]
[شِيب:]
«يَجْعَلُ
الْوِلْدانَ شِيباً»
«شِيب» (بر وزن سيب) جمع «اشيب» به معناى «پير» است، و در اصل از مادّه «شيب» (بر وزن عيب) و «مشيب» به
معناى سفيد شدن مو گرفته شده. [4]
[شَيْبَةً:]
«قُوَّةٍ ضَعْفاً
وَ شَيْبَةً»
«شَيْبَةً» از مادّه «شَيْب» به معناى پيرى است. [5]
[شيطان:]
«فَأَزَلَّهُمَا
الشَّيْطانُ»
«شيطان» از مادّه «شطن» گرفته شده، و «شاطن» به معناى خبيث و پست آمده است و شيطان به موجود سركش و متمرّد اطلاق مىشود،
اعم از انسان و يا جنّ و يا جنبندگان ديگر، و به معناى روح شرير و دور از حق، نيز
آمده است، كه در حقيقت همه اينها به يك قدر مشترك بازگشت مىكنند. بايد دانست
«شيطان» اسم عام (اسم جنس) است، و به عبارت ديگر «شيطان» به هر موجود موذى و
منحرف