نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 319
كه سلاح نشانه قدرت و شدت است به هر گونه قدرت و شدت نيز، «شَوكة» اطلاق
مىشود.
بنابراين، «ذات الشوكة» به معناى سربازان مسلح، و «غير ذات
الشوكة» به معناى كاروان غير مسلح است كه اگر مردان
مسلحى هم در آن بوده، مسلماً قابل ملاحظه نبودهاند. [1]
[شَوى:]
«نَزَّاعَةً
لِّلشَّوَى»
«شَوى» از مادّه «شَىّ» به معناى دست و پا و اطراف بدن است، و گاه به معناى بريان كردن نيز آمده. ولى
در اينجا منظور همان معناى اول است؛ زيرا هنگامى كه آتش سوزان و شعلهورى به چيزى
مىرسد، اول اطراف و جوانب و شاخ و برگ آن را مىسوزاند و جدا مىكند. بعضى از
مفسران «شَوى» را در اينجا به معناى پوست تن، بعضى به معناى پوست سر، و بعضى به معناى گوشت
ساق پا، تفسير كردهاند؛ و همه اينها در آن مفهوم وسيعى كه گفتيم جمع است، و عجب
اين كه با اين همه مصيبت، مرگ و ميرى در كار نيست! [2]
[شِهابٍ:]
«فَأَتْبَعَهُ
شِهابٌ مُّبِينٌ»
«شِهابٍ» به معناى شعلهاى است كه از آتش زبانه مىكشد و نورى است كه همچون يك عمود از
آتش مىدرخشد و هر نورى كه امتدادى همچون عمود دارد شهاب ناميده مىشود؛ و در اصل
به همان سنگهاى سرگردان آسمانى گفته مىشود كه به هنگام برخورد به هواى فشرده
اطراف زمين بر اثر سرعت سرسام آورش مشتعل مىگردد، و يك خط عمودى از آتش را در هوا
ترسيم مىكند.
«شهاب» طبق تحقيقات دانشمندان امروز، قطعه سنگهاى كوچكى هستند كه در فضاى بيرون از
كره زمين در حركتند، هنگامى كه به زمين نزديك شوند تحت تأثير جاذبه آن قرار گرفته،
و به سرعت به طرف زمين سقوط مىكنند، هنگامى كه وارد جوّ، يعنى قشر هواى فشرده
محيط به زمين شوند، به خاطر بر خورد شديد با آن، داغ و آتشين، و به صورت شعله
سوزانى در مىآيند، و سرانجام خاكستر آنها بر زمين مىنشيند. [3]
[شهداء:]
«بِالنَّبِيِّينَ
وَ الشُّهَدآءِ»
«شهداء» به معناى گواهان، معناى گستردهاى دارد كه هر يك از مفسرين به بخشى از آن