نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 312
عدم انسجام بنى اسرائيل را از نظر نفرات لشكر نيز مجسم كند. [1]
[شَرَر:]
«إِنَّها تَرْمِى
بِشَرَرٍ»
«شَرَر» از مادّه «شَرّ» (بر وزن ضرر) جمع «شراره» به معناى اجزاء كوچكى است كه از آتش جدا مىشود، و به هوا
پرتاب مىگردد، و از مادّه «شر» گرفته شده است. [2]
[شَرَعَ:]
«شَرَعَ لَكُمْ
مِّنَ الدِّيْنِ»
«شَرَعَ» از مادّه «شَرْع» (بر وزن زرع) در اصل، به معناى راه روشن است، راه ورود به نهرها را نيز «شَرِيْعَه» مىگويند، سپس
اين كلمه در مورد اديان الهى و شرايع آسمانى به كار رفته، چرا كه راه روشن سعادت
در آن است، و طريق وصول به آب حيات، ايمان و تقوى و صلح و عدالت است. [3]
[شِرْعَة:]
«شِرْعَةً وَ
مِنْهاجاً»
«شِرْعَة» و «شريعه» از مادّه «شَرْع»، راهى را مىگويند كه به سوى آب مىرود و به آن منتهى مىشود، و اين كه دين
را شريعت مىگويند از آن نظر است كه به حقايق و تعليماتى منتهى مىگردد كه مايه
پاكيزگى، طهارت و حيات انسانى است.
«راغب» در كتاب «مفردات» از «ابن عباس» نقل مىكند: فرق ميان «شرعة» و «منهاج» آن است كه «شرعة»
به آنچه در قرآن وارد شده گفته مىشود و «منهاج» به امورى كه در سنت پيامبر وارد
گرديده. [4]
[شُرَكَائَكُمْ:]
«ادْعُوا
شُرَكآئَكُمْ»
تعبير به «شُرَكَاءَكُمْ» جمع «شريك» از مادّه «شِركة» با اين كه اين شريكها را براى خدا قائل بودند، اشاره به اين است كه شريكها
را شما ساختيد و تعلق به شما دارد. [5]
[شريعت:]
«شَرِيْعَةٍ مِّنَ
الْأَمْرِ»
«شريعت» از مادّه «شَرْع» راهى است كه براى رسيدن به آب در كنار نهرهايى كه سطح آب، از ساحل نهر،
پايينتر است احداث مىكنند؛ سپس به هر راهى كه انسان را به مقصد و مقصودش
مىرساند اطلاق شده است. به كار گرفتن اين تعبير در مورد آئين حق، به خاطر آن است
كه انسان را به سرچشمه وحى و رضايت الهى و سعادت جاويدان كه همچون آب حيات است
مىرساند؛ اين واژه، يك بار در قرآن به كار رفته و تنها در مورد اسلام است. [6]