«شُحّ» چنان كه «مفردات» مىگويد، به معناى بخل توأم با حرص است كه به صورت عادت در
آيد، و مىدانيم كه اين دو صفت رذيله از بزرگترين موانع رستگارى انسان، و بزرگترين
سد راه انفاق و كارهاى خير است، اگر انسان دست به دامن لطف الهى زند و با تمام
وجودش از او تقاضا كند، و در خودسازى و تهذيب نفس بكوشد و از اين دو رذيله نجات
يابد، سعادت خود را تضمين كرده است. [3]
[شَراب:]
«بِفاكِهَةٍ
كَثِيْرَةٍ وَ شَرابٍ»
«شَراب» از مادّه «شُرْب» به معناى نوشيدنى است. [4]
[شِرْب:]
«كُلُّ شِرْبٍ
مُّحْتَضَرٌ»
«شِرْب» از مادّه «شُرْب» به معناى سهم و نوبت آب است. [5]
[شرح:]
«يَشْرَحْ صَدْرَهُ
لِلْإِسْلامِ»
«شرح» (گشاده ساختن) همان وسعت روح، بلندى فكر و گسترش افق عقل آدمى است؛ زيرا پذيرا
شدن حق، احتياج به گذشتهاى فراوانى از منافع شخصى دارد كه جز صاحبان ارواح وسيع و
افكار بلند آمادگى براى آن نخواهند داشت. [6]
[شَرِّد:]
«فَشَرِّدْ بِهِمْ
مَّنْ خَلْفَهُمْ»
«شَرِّد» از مادّه «تَشريد» به معناى پراكنده ساختن توأم با اضطراب است؛ يعنى آن چنان به آنها حمله كن كه
گروههاى ديگر از دشمنان و پيمانشكنان متفرق گردند و فكر حمله را از سر بيرون
كنند. [7]
[شِرْذِمَة:]
«لَشِرْذِمَةٌ
قَلِيْلُونَ»
«شِرْذِمَة» در اصل به معناى گروه اندك و باقيمانده چيزى است، و به لباس پاره، پاره، «شراذم» گفته مىشود،
كه علاوه بر معناى اندك بودن، پراكندگى نيز در مفهوم آن افتاده است، گويا فرعون با
اين تعبير، مىخواست