نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 292
«سعده اللّه» و «مسعود» گفته مىشود؛
بنابراين، نيازى نيست كه ما اين فعل مجهول را از باب «افعال» بدانيم (دقت كنيد). [1]
[سُعُر:]
«إِذاً لَفي
ضَلالٍ وَ سُعُرٍ»
«سُعُر» (بر وزن شتر) جمع «سعير» در اصل به معناى آتش برافروخته و پر هيجان است، و گاه به
معناى «جنون» نيز آمده؛ چرا كه در حالت جنون، هيجان خاصى به انسان دست مىدهد، و
لذا به «شتر ديوانه» «ناقة مسعورة» مىگويند. [2]
[سَعَوْا:]
«وَ الَّذينَ
سَعَوْا في آياتِنَا»
«سَعَوْا» از مادّه «سعى» در اصل به معناى «دويدن» است، و منظور در اينجا تلاش و كوشش در راه ويرانگرى
و تخريب و از بين بردن آيات الهى است. و در سوره «سبأ» منظور، كوشش براى تكذيب، و انكار آيات حق، و
باز داشتن مردم از گرايش به آئين پروردگار است. [3]
[سَعْى:]
«بَلَغَ مَعَهُ
السَّعْيَ»
بعضى، «سَعْى» را در اينجا به معناى عبادت و كار براى خدا دانستهاند، البته «سعى» مفهوم
وسيعى دارد كه اين معنا را نيز شامل مىشود ولى، منحصر به آن نيست، و تعبير
«مَعَهُ» (با پدرش) نشان مىدهد كه منظور، معاونت پدر در امور زندگى است. [4]
[سَعِيد:]
«وَ أَمَّا
الَّذينَ سُعِدُوا»
«سَعِيد» از مادّه «سعادت» به معناى فراهم بودن اسباب نعمت است. [5]
[سَعِير:]
«وَ سَيَصْلَوْنَ
سَعيراً»
«سَعِير» از مادّه «سعر» (بر وزن قعر) به معناى شعلهور شدن آتش است، در اينجا منظور آتش سوزان دوزخ
است كه از هر آتشى سوزندهتر مىباشد. بنابراين «سعير» به آتش شعلهور، و
دامنهدار و سوزان گفته مىشود. [6]
[سَفَه:]
«وَلا تُؤْتُوا
السُّفَهآءَ أَمْوالَكُمُ»
«سَفَه» (بر وزن هدف) در اصل، يك نوع كم وزنى و سبكى بدن است، به طورى كه به هنگام
راه رفتن تعادل حفظ نشود؛ و به همين جهت به افسار كه ناموزون است و دائماً در حال
حركت است، «سفيه» گفته مىشود. سپس به همين تناسب در افرادى