نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 287
[سُحْت:]
«أَكَّالُونَ
لِلسُّحْتِ»
«سُحْت» (بر وزن جفت) در اصل، به معناى جدا كردن پوست و نيز به معناى شدت گرسنگى است،
سپس به «هر مال نامشروع» مخصوصاً «رشوه» گفته شده است؛ زيرا اين گونه اموال، صفا،
طراوت و بركت را از اجتماع انسانى مىبرد، همان طور كه كندن پوست درخت باعث
پژمردگى و يا خشكيدن آن مىگردد.
بنابراين، «سُحْت» معناى وسيعى دارد و اگر در بعضى از روايات مصداق خاصى از آن ذكر شده، دليل بر
اختصاص نيست. [1]
[سِحْر:]
«وَ جآؤُ بِسِحْرٍ
عَظيم»
«سِحْر»- همان گونه كه در جلد اول تفسير «نمونه»، ذيل آيه 102 گفتهايم- در اصل به
معناى خدعه، نيرنگ، شعبده و تردستى است، گاهى نيز به معناى هر چيزى كه عامل و
انگيزه آن نامرئى و مرموز باشد، آمده است.
بنابراين، افرادى كه با استفاده از سرعت حركات دست و مهارت در جا به جا كردن
اشياء، مطالب را به صورت خارقالعاده، جلوهگر مىسازند. (كسانى كه با استفاده از
خواص شيميايى و فيزيكى مرموز مواد مختلف، آثار خارق العادهاى به مردم نشان
مىدهند همه در عنوان ساحر داخل هستند).
بر اين اساس، واژه «سحر» (بر وزن شعر) به چيزى گفته مىشود كه چهره حقائق را
مىپوشاند، و يا اسرار آن از ديگران پوشيده است. [2]
[سِحْران:]
«سِحْرانِ
تَظاهَرا»
تعبير به «سِحْران»، با اين كه قاعدتاً «ساحران» بايد گفته شود، براى شدّتِ تأكيد است؛ چرا كه عرب، وقتى در
مورد كسى مؤكداً سخن مىگويد، او را عين «عدالت» يا «ظلم» و يا «سحر» مىشمرد.
اين احتمال نيز وجود دارد كه، مراد از «سِحْران»، دو معجزه بزرگ موسى «عصا» و
«يد بيضاء» باشد. [3]
[سِحْران تَظاهَرا:]
«سِحْرانِ
تَظاهَرا»
منظور از «سِحْران تَظاهَرا»، حضرت موسى و پيامبر بزرگ اسلام است؛ چرا كه مشركان عرب مىگفتند: «هر دوى
اينها ساحر بودند