نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 284
و يا اين كه، اگر مىخواهى به سرنوشت گروه سوم گرفتار نشوى، او را از هر گونه
شرك و بىعدالتى كه لازمه انكار قيامت است پاك و منزّه بدان. [1]
[سِبط:]
«وَ يَعْقُوبَ وَ
الأَسْباطِ»
«سِبْط» (بر وزن حفظ) و «سَبْط» (بر وزن ثبت) در اصل به معناى گسترش و توسعه چيزى به آسانى
و راحتى است، و گاهى به درخت، «سَبَط» (بر وزن سبد) گفته مىشود، زيرا شاخههاى آن به راحتى
گسترده مىگردد. فرزندان و شاخههاى يك فاميل را «سبط» و «اسباط» مىگويند، به
خاطر گسترشى كه در نسل پيدا مىشود. [2]
[سبطيان:]
«سبطيان» يعنى مهاجران بنى اسرائيل كه به صورت بردگان و غلامان و كنيزان در چنگال آنها
گرفتار بودند. فقر و محروميت، سراسر وجودشان را فرا گرفته بود، و سختترين كارها
بر دوش آنها بود، بىآنكه بهرهاى داشته باشند. [3]
[سَبْع:]
«سَبْعاً مِّنَ
الْمَثانِي»
«سَبْع» در لغت به معناى هفت و «مَثانِى» به معناى دوتاها است، و بيشتر مفسران و روايات، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِى» را كنايه از سوره «حمد» گرفتهاند، زيرا سوره «حمد» بنا بر معروف، هفت آيه
است و از اين نظر كه، به خاطر اهميت اين سوره و عظمت محتوايش، دو بار بر پيامبر
صلى الله عليه و آله نازل گرديده، و يا اين كه: از دو بخش تشكيل شده (نيمى از آن،
حمد و ثناى خداست و نيمى از آن، تقاضاهاى بندگان است) و يا اين كه دوبار در هر
نماز خوانده مىشود، به اين جهات، كلمه «مَثانِى» يعنى دوتاها بر آن اطلاق شده
است.
بعضى از مفسران نيز اين احتمال را دادهاند كه «سبع» اشاره به هفت سوره بزرگ
آغاز قرآن است، و مَثانِى كنايه از خود قرآن،، چرا كه قرآن دو بار بر پيامبر صلى
الله عليه و آله نازل شد يك بار به طور جمعى، و يك بار تدريجى و به حسب نيازها و
در زمانهاى مختلف.
بنابراين، «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِى» يعنى هفت سوره مهم، از مجموعه قرآن.
كلمه «سبع» (هفت) در لغت عرب براى تكثير نيز به كار مىرود، شايد از اين نظر
كه پيشينيان عدد كرات منظومه شمسى را هفت مىدانستند (و در واقع آنچه از منظومه
شمسى امروز نيز با چشم غير مسلح ديده مىشود، هفت كره بيش نيست) و با توجّه به اين
كه «هفته» به صورت يك دوره كامل