نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 28
خواندن و
نوشتن آشنا نبودند، حساب موضوعات مختلف را با ريگها نگه مىداشتند.
[1]
[أَحَقّ:]
«أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ»
«أَحَقّ» از مادّه
«حق» (شايستهتر)، گر چه «افعل التفضيل»
است، ولى در اينجا به معناى مقايسه دو چيز در شايستگى نيامده است؛ بلكه
«شايسته» و «ناشايسته» اى را
مقايسه مىكند، و اين در آيات قرآن، احاديث و سخنان روزمره نمونههاى زيادى دارد.
[2]
[أَحْقاب:]
«لَابِثِينَ فِيها أَحْقاباً»
«أَحْقاب» جمع
«حقب» (بر وزن قفل) به معناى مدت نامعلومى از زمان است. بعضى آن را به
هشتاد سال، بعضى هفتاد و بعضى چهل سال تفسير كردهاند؛ و چون از اين تعبير به نظر
مىآيد كه دوزخيان مدتهايى طولانى در دوزخ مىمانند، و سرانجام پايان مىيابد، و
اين با آيات خلود و عذاب دائم تضاد دارد، هر كدام در تفسير آن راهى را پوييدهاند.
معروف ميان مفسران اين است كه منظور از «أَحْقاب»
در اينجا اين است كه مدتهايى طولانى و ساليان دراز پى در پى مىآيد و مىگذرد، بى
آن كه پايان يابد؛ و هر زمانى كه مىگذرد، زمان ديگرى جانشين آن مىشود. در بعضى
از روايات نيز آمده است كه اين آيه درباره گنهكارانى است كه سرانجام پاك مىشوند و
از دوزخ آزاد مىگردند، نه كافرانى كه مخلّد در آتشند. [3]
[أَحْلام:]
«قالُوا أَضْعاثُ أَحْلامٍ»
«أَحْلام» جمع
«حُلُم» (بر وزن نهم) به معناى خواب و رؤيا و عقل است و جمع
«حُلْم» (بر وزن ظلم) به معناى خواب و رؤياست. و از آنجا كه براى جمعآورى
يك بسته هيزم و مانند آن يك مشت اشياى پراكنده را روى هم مىگذارند، اين تعبير به
خوابهاى آشفته و پراكنده اطلاق شده است. [4]
[أَحْوى:]
«فَجَعَلَهُ غُثآءً أَحْوَى»
«أَحْوى» از مادّه
«حُوّه» (بر وزن قُوّه) به معناى رنگ سبز سير، و گاه به معناى رنگ سياه آمده
است. و هر دو به يك معنا باز مىگردد؛ چرا كه رنگ سبزِ سير، همواره متمايل به
سياهى است. و اين تعبير به خاطر آن است كه گياهان خشك، هنگامى