نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 274
[زُور:]
«فَقَدْ جآؤُ
ظُلْماً وَ زُوراً»
«زُور» (بر وزن كور) در اصل از «زَور» (بر وزن غَور) به معناى انحناء قسمت بالاى
سينه، گرفته شده، سپس به هر چيز كه از حدّ وسط متمايل شود، اطلاق گرديده، و به
معناى منحرف شدن نيز آمده است. و از آنجا كه سخن دروغ و باطل انحراف از حق دارد،
به آن «زور» مىگويند، و نيز به همين دليل اين واژه به «بت» نيز اطلاق مىشود. [1]
[زور:]
«حَتَّى زُرْتُمُ
الْمَقابِرَ»
«زَوَر» (بر وزن سفر) به معناى كج شدن قسمت بالاى سينه است. [2]
[زَهَقَ:]
«الْحَقُّ وَ
زَهَقَ الْباطِلُ»
«زَهَقَ» از مادّه «زُهُوق» به معناى اضمحلال، هلاك و نابودى است، و «زهوق» (بر وزن قبول) به معناى چيزى
است كه به طور كامل محو و نابود مىشود. [3]