نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 270
نبايد از ميدان مبارزه فرار كنيد همان گونه كه نفرات دشمن در ميدان «بدر» چند برابر شما
بود، پايدارى به خرج داديد و سرانجام پيروز شديد. [1]
[زخرف:]
«زُخْرُفَ
الْقَوْلِ»
«زخرف» در اصل، به معناى «زينت» و همچنين به معناى طلا كه وسيله زينت است آمده، سپس به
سخنان فريبنده كه ظاهرى زيبا دارد نيز «زخرف» و «مزخرف» گفته شده است. و اين بدان جهت است كه طلا يكى از فلزات
معروف زينتى است؛ خانههاى پر نقش و نگار را نيز «زخرف» مىگويند، و همچنين سخنان پر آب و رنگ فريبنده
را گفتار «مزخرف» مىنامند. [2]
[زخرف القول:]
«زُخْرُفَ
الْقَوْلِ»
«زخرف القول» به معناى سخنان فريبنده است كه ظاهرى جالب و باطنى زشت و بد دارد. [3]
[زَرابِىّ:]
«وَ زَرابِيُّ
مَبْثُوثَةٌ»
«زَرابِىّ» جمع «زَرِيْبَة» به معناى فرشهاى عالى خوابدار است كه هم نرم و راحت است و هم گرانبها و پر
قيمت. [4]
[زُرْتُم:]
«حَتَّى زُرْتُمُ
الْمَقابِرَ»
«زُرْتُم» از مادّه «زيارة» و «زَوْر» (بر وزن قول) در اصل، به معناى قسمت بالاى سينه است؛ سپس به معناى ملاقات
كردن و روبرو شدن به كار رفته است. «زَوَر» (بر وزن سفر) به معناى كج شدن قسمت
بالاى سينه است، و از آنجا كه دروغ نوعى انحراف از حق است، به آن، «زُور» (بر وزن
كور) اطلاق مىشود. [5]
[زَرْع:]
«يُنْبِتُ لَكُمْ
بِهِ الزَّرْعَ»
«زَرْع» هر گونه زراعتى را شامل مىشود، و در سوره «سجده» معناى وسيعى دارد كه هرگونه گياه و درخت را
شامل مىشود، هر چند گاهى در استعمالات در مقابل درخت قرار مىگيرد. [6]