نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 216
زنان، پيران و يا بيماران و كودكان. بعضى از احاديث، كه در تفسير آيه وارد شده
نيز، به اين موضوع اشاره كرده است. [1]
[خَوَّان:]
«مَنْ كَانَ
خَوَّاناً أَثيماً»
«خَوَّان» صيغه مبالغه و به معناى بسيار خيانتكننده است. [2]
[خوض:]
«الَّذينَ
يَخُوضُونَ»
«خوض» همان طور كه «راغب» در «مفردات» مىگويد، در اصل به معناى وارد شدن تدريجى در
آب و راه رفتن (و شنا كردن) در آن است، ولى بعداً به عنوان كنايه به ورود در ساير
امور نيز گفته شده است، اما اين كلمه در قرآن مجيد بيشتر به وارد شدن در مطالب
باطل و بىاساس اطلاق گرديده، ولى غالباً در قرآن، به معناى ورود، يا شروع به
كارها يا سخنان زشت و بد آمده است. [3]
«خَوَّلَ» از مادّه «تخويل» به معناى اعطا و بخشش و تفضل است. [5]
[خَوَّلْنَاكُم:]
«تَرَكْتُمْ ما
خَوَّلْنَاكُمْ»
«خَوَّلْنَاكُم» از مادّه «خَوَل» (بر وزن عمل) در اصل، به معناى خدمتگزار و چيزى است كه نياز به سرپرستى،
تدبير و اداره دارد و معمولًا به اموال و نعمتهاى گوناگونى كه خداوند به انسان
مىبخشد، گفته مىشود. [6]
[خَوَّلْنَاهُ:]
«ثُمَّ إِذا
خَوَّلَهُ نِعْمَةً»
«خَوَّلْنَاهُ» از مادّه «خَوَل» (بر وزن عمل) به معناى سركشى و مراقبت مداوم از چيزى است، و از آنجا كه چنين
توجّه خاصى، مستلزم اعطا و بخشش است اين ماده در معناى «بخشيدن» به كار رفته است.
جمعى نيز گفتهاند: از «خول» (بر وزن عمل) است كه به معناى خدمتگزار است آمده؛
بنابراين «خوّله» به معناى خدمتگزارانى به او بخشيد مىباشد. و سپس در هر گونه بخشيدن نعمت، به
كار رفته است. بعضى نيز، اين ماده را به معناى «فخر و مباهات» دانستهاند،
بنابراين جمله فوق، به معناى مفتخر ساختن كسى از طريق اعطاى نعمتى است. [7]
[خِيام:]
«مَّقْصُوراتٌ فِي
الْخِيامِ»
«خِيام» جمع «خيمه» است، ولى به طورى كه در روايات اسلامى آمده، خيمههاى بهشتى، از نظر گستردگى،
وسعت و زيبايى، شباهتى به خيمههاى اين جهان ندارند. اين نكته نيز قابل توجّه است
كه، «خيمه»، طبق آنچه علماى لغت و بعضى از مفسران گفتهاند تنها به معناى خيمههاى
پارچهاى كه در ميان ما معروف است نمىباشد، بلكه به خانههاى چوبى و يا حتى هر
خانه مدورى، كلمه «خيمه» اطلاق مىشود، و گاه گفته شده «خيمه» عبارت است از هر
خانهاى كه از سنگ و مانند آن ساخته نشده است. [8]
[خِيانَت:]
«لا تَخُونُوا
اللَّهَ»
«خِيانَت» در اصل، به معناى خوددارى از پرداخت حقى است كه انسان پرداختن آن را تعهد
كرده و آن ضد «امانت» است. [9]