نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 196
[حَمِيْم:]
«مِن فَوْقِ
رُؤُسِهِمُ الْحَميمُ»
«حَمِيْم» از مادّه «حَمّ» به معناى آب داغ و سوزان يكى از نوشابههاى دوزخيان مىباشد؛ در برابر انواع
«شراب طهور» كه در آيات قبل، براى بهشتيان ذكر شده بود، و نيز به معناى «شىء داغ»
است. و در آيه 42 سوره «واقعه» به معناى آب سوزان است كه، در آيات ديگر قرآن نيز به آن
اشاره شده است. مانند آيه 19 «حج»: يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِيْمُ
«بر سر آنها آب سوزان ريخته مىشود». «يحموم» نيز از همين ماده است و در اينجا به
تناسب «ظل» (سايه) به «دود غليظ و سياه و داغ» تفسير شده است، و سپس به «دوستان
گرم و بسيار صميمى» نيز اطلاق شده است. [1]
[حَنَان:]
«وَ حَنَاناً مِّنْ
لَدُنا»
«حَنَان» از مادّه «حَنين» در اصل به معناى رحمت، شفقت، محبت و ابراز علاقه و تمايل است. [2]
[حِنْث:]
«عَلَى الْحِنْثِ
الْعَظيمِ»
«حِنْث» در اصل به معناى «هر گونه گناه» است، ولى در بسيارى از مواقع اين واژه به
معناى «پيمانشكنى و مخالفت سوگند» آمده، به خاطر اين كه از مصداقهاى روشن گناه
است. [3]
[حنفاء:]
«حُنَفآءَ لِلَّهِ
غَيْرَ مُشْرِكِينَ»
«حنفاء» جمع «حنيف» از مادّه «حنف» (بر وزن صدف) به معناى كسى است كه از گمراهى و انحراف به استقامت و اعتدال
تمايل پيدا كند و به تعبير ديگر، بر صراط مستقيم گام بردارد؛ زيرا «حنف» (بر وزن صدف)
به معناى تمايل است، و تمايل از هر گونه انحراف نتيجهاش قرار گرفتن بر صراط
مستقيم است، و عرب تمام كسانى را كه «حج» به جا مىآوردند يا «ختنه» مىكردند،
«حنيف» مىناميد، اشاره به اين كه آنها بر آئين ابراهيم بودهاند، و «أحنف» به كسى گفته
مىشود كه پاى او كج باشد. [4]
[حَنِيذ:]
«جآءَ بِعِجْلٍ
حَنيذٍ»
«حَنِيذ» به معناى بريان است، و بعضى احتمال دادهاند «حَنِيذ» هر نوع بريان را