نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 193
البته «حَكِيْم» به معناى مستحكم و خللناپذير نيز آمده است، و جميع اين مفاهيم در واژه مزبور
جمع است و در مورد قرآن صادق مىباشد؛ چرا كه قرآن، حكيم به تمام اين معانى است. [1]
[حَلائِلُ:]
«وَ حَلائِلُ
أَبْنآئِكُمُ»
«حَلائِلُ» جمع «حَليلَه» از مادّه «حلّ» به معناى زنى است كه بر انسان حلال است، و يا از مادّه «حلول» به معناى زنى
است كه با مردى در يك محل زندگى و آميزش جنسى دارد. [2]
[حَلَّاف:]
«كُلَّ حَلَّافٍ
مَّهِينٍ»
«حَلَّاف» از مادّه «حِلْف» به كسى مىگويند كه بسيار قسم مىخورد، براى هر كار كوچك و بزرگى سوگند ياد
مىكند، و معمولًا اين گونه افراد، در سوگندهاى خويش صادق نيستند. [3]
[حُلُم:]
«وَ الَّذينَ لَمْ
يَبْلُغُوا الْحُلُمَ»
«حُلُم» (بر وزن كتب) به معناى «عقل» آمده و كنايه از بلوغ است كه معمولًا با يك جهش عقلى و
فكرى توام است، و گاه گفتهاند كه «حلم» به معناى رؤيا و خواب ديدن است، و چون جوانان، مقارن بلوغ،
صحنههايى در خواب مىبينند كه سبب احتلام آنها مىشود، اين واژه به عنوان كنايه
در معناى بلوغ به كار رفته است. [4]
[حِلْم:]
«أَمْ تَأْمُرُهُمْ
أَحْلامُهُم»
«حِلْم» در حقيقت به معناى «خويشتندارى به هنگام هيجان غضب» است، كه يكى از
نشانههاى عقل و درايت محسوب مىشود و با حلم (بر وزن علم) ريشه مشترك دارد).
واژه «حلم»، گاه به معناى «خواب و رؤيا» نيز آمده است، و در آيه مورد بحث نيز،
چنين تفسيرى بعيد نيست، يعنى سخنان آنها گويى نتيجه خوابهاى پريشان است. [5]
[حَلِيم:]
«لَحَليمٌ أَوَّاهٌ
مُنِيبٌ»
«حَلِيم» از «حلم» به معناى بردبارى، در راه رسيدن به يك هدف مقدس است و «أَوَّاه» در اصل، به معناى كسى است كه فراوان آه
مىكشد، خواه به خاطر ترس از مسئوليتهاى خود باشد و يا مشكلات و مصائبى كه دامن
مردم را گرفته است.
در تفسير «حَلِيم» گفتهاند: او كسى است كه در عين توانايى، در هيچ كارى قبل از وقتش شتاب
نمىكند، و در كيفر مجرمان عجلهاى