نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 18
[أبد، أمد:]
«يَجْعَلُ لَهُ رَبِّى أَمَداً»
مفسران
گفتهاند: «أَمَد» و «ابد»
از نظر معنا به هم نزديكند، با اين تفاوت كه «ابد»
مدت نامحدود را شامل مىشود، در حالى كه «أمد»
مدت محدودى را؛ هر چند طولانى باشد و «ابدى»
به چيزى گفته مىشود كه انجام ندارد. [1]
[أَبْرار، بَرّ، بِرّ:]
«إِنَّ الأَبْرارَ يَشْرَبُونَ»
«أبرار» جمع
«بارّ» و «بَرّ» (بر وزن
رَبّ) در اصل، به معناى وسعت و گستردگى است. و به همين جهت صحراهاى وسيع را
«بَرّ» مىگويند، و از آنجا كه افراد نيكوكار، اعمالشان نتائج گستردهاى در
سطح جامعه دارد، اين واژه بر آنها اطلاق مىشود، و «بِرّ»
(بهكسر ب) بهمعناى «نيكوكارى» است.
بعضى
گفتهاند: فرق بين آن و «خير» اين است كه:
«بِرّ» به معناى «نيكى توأم با توجّه است» در حالى كه
«خير» معناى اعمى دارد؛ و در سوره «انفطار»
هم «عقايد نيك» را شامل مىشود و هم «نيّات خير» و هم اعمال صالح را!
[2]