نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 177
ولى گاهى به دانههاى ديگر گياهان نيز گفته مىشود. [1]
[حِبال:]
«فَأَلْقَوْا
حِبالَهُمْ»
«حِبال» جمع «حبل» (بر وزن طبل) به معناى طناب است. [2]
[حَبْط:]
«فَأُولئِكَ
حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ»
«حَبْط» در اصل به گفته «راغب» در «مفردات» به معناى اين است كه چهارپايى از علفهاى
نامناسب آن قدر بخورد كه شكمش باد كند و دستگاه گوارش او ضايع گردد و چون اين حالت
سبب فساد غذا و بى اثر بودن آن مىگردد، اين واژه به معناى باطل و بىخاصيت شدن،
به كار مىرود؛ لذا «معجم مقائيس اللغة» معناى آن را «بطلان» ذكر كرده است. چنين
حيوانى بر اثر اين حالت ظاهراً چاق و چله به نظر مىرسد، ولى در باطن مريض و بيمار
است. [3]
[حُبُك:]
«وَالسَّمآءِ ذاتِ
الْحُبُكِ»
براى «حُبُك» (بر وزن كتب) جمع «حباك» (بر وزن كتاب)، در لغت معانى بسيارى براى آن گفته شده است،
از جمله: راهها و چين و شكنهايى كه بر اثر بادها روى رملهاى بيابان، و يا صفحه
آب، و يا ابرهاى آسمان پيدا مىشود. به موهاى «مجعد» نيز «حبك» گفته مىشود. گاه
«حبك» را به معناى زيبايى و زينت تفسير كردهاند. و همچنين به معناى شكل موزون و
مرتب.
و ريشه اصلى آن «حَبْك» (بر وزن كبك)، به معناى بستن و محكم كردن است. به نظر
مىرسد كه همه اين معانى به يك معنا باز مىگردد و آن چين و شكنهاى زيبايى است كه
در ميان امواج، ابرهاى آسمان، رملهاى بيابان و موهاى سر پيدا مىشود. و اما تطبيق
اين معنا بر آسمان، يا به خاطر اشكال مختلف تودههاى ستارگان و صورتهاى فلكى
(مجموعههايى از ستارگان ثابت را كه شكل خاصى به خود گرفته، صورت فلكى مىنامند)
است. يا به خاطر موجهاى جالبى است كه در ابرهاى آسمانى پيدا مىشود، و گاه به
قدرى زيبا است كه مدتها چشمهاى انسان را متوجّه خود مىسازد. و يا تودههاى عظيم
كهكشانها است كه همچون پيچ و خمهاى موهاى مجعد، بر صفحه آسمان ظاهر مىشود؛
مخصوصاً عكسهاى جالبى كه دانشمندان به وسيله تلسكوپها از اين