نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 142
[تَمَارُوا:]
«فَتَمَارَوْا
بِالنُّذُرِ»
«تَمَارُوا» از مادّه «تمارى» به معناى گفتگوى طرفينى براى ايجاد شك، و القاى شبهه و مجادله، در برابر حق
است. در حقيقت آنها دست به دست هم دادند، و از طرق گوناگون براى ايجاد شك و شبهه
در افكار عمومى وارد شدند، تا اثرات انذارهاى اين پيامبر بزرگ را خنثى كنند. [1]
[تمثّل:]
«فَتَمَثَّلَ لَها
بَشَراً سَوِيّاً»
«تمثّل» در اصل از مادّه «مثول» به معناى ايستادن در برابر شخص يا چيزى است، و «مُمَثَّل»
به چيزى مىگويند كه به صورت ديگرى نمايان گردد؛ بنابراين «تَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيّاً» مفهومش
اين است كه آن فرشته الهى به صورت انسانى در آمد. [2]
[تَمْرَحُونَ:]
«كُنْتُمْ
تَمْرَحُونَ»
«تَمْرَحُونَ» از مادّه «مَرَح» (بر وزن فرح) به گفته جمعى از ارباب لغت و مفسران، به معناى «شدت فرح، و
گستردگى» آن است. و بعضى آن را به معناى «شادى، به خاطر مطالب بىاساس»،
دانستهاند. در حالى كه، بعضى ديگر آن را به معناى «شادى توأم با يك نوع طرب» و به
كار گرفتن نعمتهاى الهى در مسير باطل، شمردهاند.
ظاهر اين است كه همه اين معانى به يك مطلب باز مىگردد، زيرا شدت شادى، و
افراط در آن سر از همه اين مسائل در مىآورد، و با انواع گناهان و آلودگىها و
عياشى و هوسرانى توأم مىشود. [3]
[تَمَطّى:]
«إِلى أَهْلِهِ
يَتَمَطّى»
«يتمطى» از مادّه «مطى» در اصل به معناى پشت است و «تَمَطّى» به معناى كشيدن پشت از روى بىاعتنايى و غرور، و يا كسالت
و بىحالى است، و در اينجا منظور همان معناى اول است. [4]
[تمكين:]
«وَلَقَدْ
مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ»
«تمكين»، تنها به اين معنا نيست كه شخصى را در محلى جاى دهند، بلكه به اين معناست كه
تمام وسائل كار را در اختيار او بگذارند، به او قدرت و توانايى بخشند، ابزار كار
را فراهم كنند و موانع را برطرف سازند، به مجموع اينها كلمه «تمكين» اطلاق مىشود. [5]