نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 123
استفاده مىشود كه اظهار محبتهاى عملى نيز در مفهوم «تحيّت» داخل است.
بنابراين «تَحِيَّت» در اصل از مادّه «حيات» گرفته شده، سپس به عنوان دعا براى
سلامتى و حيات افراد استعمال شده است و به هر نوع خوشامد گويى و سلام و دعايى كه
در آغاز ملاقات گفته مىشود، اطلاق مىگردد.
بعضى از مفسران گفتهاند: «تحيّت» در سوره «ابراهيم» خوشامد و درودى است كه خداوند به افراد باايمان مىفرستد و
آنان را با نعمت سلامت خويش قرين مىدارد، سلامت از هر گونه ناراحتى و گزند و
سلامت از هر گونه جنگ و نزاع (بنابراين «تحيّتهم» اضافه به مفعول شده و فاعلش خدا
است). و بعضى گفتهاند: منظور در اينجا تحيّتى است كه مؤمنان به يكديگر و يا
فرشتگان به آنها مىگويند. [1]
[تَحِيد:]
«مَا كُنْتَ مِنْهُ
تَحيدُ»
«تَحِيد» از مادّه «حيد» (بر وزن صيد) به معناى عدول كردن از چيزى و فرار كردن از آن است. [2]
[تخت:]
«الرَّحْمنُ عَلَى
الْعَرْشِ اسْتَوى»
«تخت» در فارسى غالباً كنايه از قدرت مىباشد، مثلًا مىگوئيم: فلان كس را از تخت
فرو كشيدند، يعنى به قدرت و حكومتش پايان دادند. [3]
[تَخْتَصِمُونَ:]
«رَبِّكُمْ
تَخْتَصِمُونَ»
«تَخْتَصِمُونَ» از مادّه «اخْتِصام» به معناى نزاع و جدال، ميان دو نفر يا دو گروه است كه هر يك مىخواهد، سخن
ديگرى را ابطال كند، گاه يكى بر حق است و ديگرى بر باطل، و گاه ممكن است هر دو بر
باطل باشند، مانند مخاصمه اهل باطل با يكديگر. [4]
[تَخْشَعُ:]
«أَنْ تَخْشَعَ
قُلُوبُهُمْ»
«تَخْشَعُ» از مادّه «خشوع» به معناى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است كه در برابر حقيقت مهم يا شخص
بزرگى، به انسان دست مىدهد. [5]
[تَخْطَفُهُ:]
«فَتَخْطَفُهُ
الطَّيْرُ»
«تَخْطَفُهُ» از مادّه «خطف» (بر وزن عطف) به معناى ربودن با سرعت است. [6]