نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 12
«أمِن» به صورت
صيغه «جمع»، در حالى كه جمله بعد، به صورت صيغه
«مفرد» است (جَعَلَ)، شايد از اين نظر باشد كه اين گروه از منافقان
مىخواهند خودشان را در صف جمعيّت مؤمنان جا بزنند، لذا «آمَنَّا»
مىگويند. يعنى همچون ساير مردم ايمان آوردهايم. [1]
[آمِنُون:]
«فِى الْغُرُفاتِ آمِنُونَ»
تعبير به
«آمِنُون» (كسانى كه در امنيّت به سر مىبرند) از مادّه
«أمِن» در مورد بهشتيان، تعبير بسيار جامعى است، كه آرامش روح و جسم آنها
را از هر نظر منعكس مىكند. چرا كه نه ترس فنا و زوال و مرگ دارند، و نه ترس هجوم
دشمن، نه بيمارى و آفت و اندوه، و نه حتى ترس از ترس! و نعمتى برتر از اين نيست كه
انسان از هر نظر در امنيّت به سر برد، همان گونه كه بلائى بدتر از ناامنى در
جنبههاى مختلف زندگى وجود ندارد. [2]
[آن، آنى:]
«بَيْنَ حَمِيْمٍ آنٍ»
«آن» و «آنى»
در اينجا به معناى آبى است كه در نهايت حرارت و سوزندگى باشد، و در اصل از مادّه
«انا» (بر وزن رضا) به معناى «وقت»
گرفته شده؛ زيرا آب سوزان به «وقت و مرحله نهايى» خود رسيده است.
[3]
[آنَاء:]
«يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ»
«آنَاء» جمع
«انا» (بر وزن صدا و فنا) به معناى ساعت و مقدارى از وقت است.
[4]
[آنَسْتُ:]
«إِنِّى آنَسْتُ نَاراً»
«آنَسْتُ» از مادّه
«ايناس» به معناى مشاهده كردن و ديدنى است كه توأم با يك نوع آرامش و انس
باشد، و اين كه به انسان، انسان گفته مىشود، به خاطر همين معناست.
[5]
[آنَسْتُمْ:]
«آنَسْتُمْ مِّنْهُمْ رُشْداً»
«آنَسْتُمْ» از مادّه
«ايناس» به معناى مشاهده و رؤيت مىباشد، و اين مادّه از مادّه
«انسان» كه يكى از معانى آن مردمك چشم است گرفته شده (در حقيقت ما هنگام
رؤيت و مشاهده از «انسان»، يعنى مردمك چشم خود مدد مىگيريم و به همين جهت از
مشاهده كردن به «ايناس» تعبير شده است). [6]
[آنِفاً:]
«مَاذا قالَ آنِفاً»
«آنِفاً» از مادّه
«انْف» به معناى «بينى» است، و از
آنجا كه بينى در صفحه صورت انسان برجستگى خاصى دارد، اين كلمه درباره
«افراد شريف» يك قوم، به كار مىرود، و نيز در مورد «زمان مقدم بر زمان حال» اين
تعبير به كار رفته، همان گونه كه در آيه مورد بحث آمده است.
[7]
[آنِيَة:]
«بِآنِيَةٍ مِّنْ فِضَّةٍ»
«آنِيَة» از مادّه
«انى» جمع «اناء» به معناى
هرگونه ظرف است، «آنِيَة» مؤنث
«آنى» از مادّه «أُنِىّ» (بر وزن
حُلِىّ)، به معناى تأخير افكندن است، و براى بيان فرا رسيدن وقتِ چيزى آورده
مىشود، و در سوره «غاشيه» به معناى آب
سوزانى است كه حرارتش به منتها درجه رسيده است. [8]
[آيات اللَّه:]
«بِآياتِ اللَّهِ»
منظور از
«آيات اللَّه»، يا «آيات تكوينى» يعنى آثار
عظمت الهى در نظام آفرينش