نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 11
[آل:]
«آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِيْنَ»
«آل» در اصل،
«اهل» بوده، سپس به اصطلاح، «قلب شده»
و به اين صورت درآمده است، و «اهل» به معناى
نزديكان و خاصان انسان است؛ اعم از اين كه بستگان نزديك او باشند و يا همفكران و
همگامان و اطرافيان.
«آل» گر چه غالباً در مورد
«اهل بيت» و «خانواده» به كار
مىرود، ولى احياناً در معناى وسيعى كه گفتيم نيز استعمال مىشود. و قرائن مقام
نشان مىدهد كه در اينجا (قمر، آيه 41) منظور همين معناى وسيع است.
[1]
[آللَّهُ:]
«ءَآللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ»
«آللَّهُ» در اصل
«أَ أَللَّه» بوده كه يكى از دو همزه آن تبديل به الف شده و در نتيجه به صورت مدّ
در آمده است. جمله «أَمَّا يُشْرِكُونَ» در اصل
«أَمْ مَا يُشْرِكُونَ» بوده كه «أم»
براى استفهام و «مَا» موصوله است كه در هم ادغام گرديده
است. [2]