نام کتاب : لغات در تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 104
«في بِضْعِ
سِنينَ»
مفهوم «بِضْع» حداقل «سه»، و حداكثر آن «نُه» مىباشد. در مورد معناى «بِضْع» احتمالات
ديگرى نيز ذكر شده است؛ از جمله اين كه حداقل آن سه و حداكثر آن ده، يا حداقل آن،
يك و حداكثر نُه، يا حداقل، شش و حداكثر نُه، ولى آنچه گفتيم مشهورتر است. [1]
«بِطانَة» در لغت، به معناى لباس زيرين است؛ و مقابل آن «ظهارة» به معناى لباس روئين
مىباشد. و در اينجا كنايه از «محرم اسرار» است. [3]
[بَطِرَتْ:]
«مِنْ قَرْيَةٍ
بَطِرَتْ»
«بَطِرَتْ» از مادّه «بطر» (بر وزن بشر) به معنىِ طغيان و غرور، بر اثر فزونى نعمت است. [4]
[بَطْش:]
«أَشَدَّ مِنْهُمْ
بَطْشاً»
«بَطْش» (بر وزن فرش) چنان كه «راغب» در «مفردات» مىگويد: به معناى «گرفتن چيزى است
با قدرت» و در اينجا با كلمه «اشَدّ» نيز همراه شده كه نشانه قدرت و نيروى بيشترى
است؛ و گاه به معناى جنگ و ستيز آمده است، و از آنجا كه هنگام مجازات، قبلًا مجرم
را با قدرت مىگيرند، اين كلمه به معناى مجازات نيز آمده است. [5]
[بِظُلْمٍ:]
«مُهْلِكَ الْقُرى
بِظُلْمٍ»
«بِظُلْمٍ» مىتواند به اين معنا باشد كه خدا كسى را به خاطر ستمهايش، و در حال غفلت،
پيش از فرستادن پيامبران مجازات نمىكند.
و مىتواند به اين معنا باشد كه خدا افراد غافل را از روى ظلم و ستم كيفر
نمىدهد؛ زيرا كيفر دادن آنها در اين حال، ظلم و ستم است و خداوند برتر از اين است
كه درباره كسى ستم كند. [6]
[بعث:]
«ثُمَّ
يَبْعَثُكُمْ فيهِ»
«بعث» در سوره «انعام» به معناى برانگيختن از خواب و بيدار كردن است. [7]