5- ممكن است واقعاً عقيده شيطان اين بوده است كه خدا او را گمراه
كرده است و اصولا گمراه كننده مخلوقات، خداست و اين يكى از عقايد زشت اوست.
برخى گفتهاند: هر گاه آلت كفر و ايمان يكى باشد، ميان( فَبِما أَغْوَيْتَنِي) و فبما اصلحتنى فرقى
نيست، زيرا از آيه استفاده ميشود كه شيطان آلتى است كه اگر اغوا شود، اغوا مىكند
و اگر اصلاح شود، اصلاح مىكند و براى او اينها فرقى ندارند.
لكن اين مطلب صحيح نيست، زيرا اغوا و اصلاح شيطان نتيجه اختيار خود
اوست. چون بدرگاه خدا نافرمانى كرد، اغوا شد و بنا بر اين درست است كه شيطان آلت
كفر است، ولى آلت كفر بودن با آلت ايمان بودن فرق دارد. اولى را گمراه كننده و
دومى را هدايت كننده مىناميم. چنان كه يك شمشير ممكن است آلت قتل يك مؤمن باشد يا
آلت قتل يك كافر. بديهى است كه اين دو حالت يكى نيست (مع الوصف شيطان با شمشير فرق
دارد، زيرا شمشير از خود اختيارى ندارد)( ثُمَّ
لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ
وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ):
در اينباره اقوالى است: 1- ابن عباس و قتاده و سدّى و ابن جريج
گويند: منظور اين است كه آنها را از ناحيه دنيا و آخرت و از ناحيه نيكىها و بديها
مورد حمله قرار مىدهم.
دنيا را در نظر ايشان مىآرايم و آنها را از فقر مىترسانم و به آنها
مىگويم كه بهشت و جهنمى و قيامت و حسابى نيست، بدينترتيب آنها را از نيكيها باز
مىدارم و بزشتىها سرگرم مىكنم. ابن عباس مىگويد: علت اينكه شيطان مىگويد: از
جلو و پشت سر و راست و چپ به آنها حمله مىكنم و نمىگويد: از بالاى سر، بخاطر اين
است كه از بالاى سر رحمت نازل ميشود و او نمىتواند از بالاى سر حمله كند، چنان كه
نمىتواند از پايين
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 9 صفحه : 64