نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 258
كردارشان تزيين يافته است، در هر قريهاى
بزرگتران را تبهكاران آن قريه قرار دادهايم. يعنى همانطورى كه مؤمنين صاحب نور
ساختهايم مجرمين را صاحب مكر و نيرنگ قرار داديم. خلاصه هر كسى را آنچه بايد
دادهايم. گروهى را بر اثر حسن اختيارشان، نور و گروهى را بر اثر بدى اختيارشان
مكر و گمراهى بخشيدهايم. اين نور بخشى و مكر بخشى ما از راه لطف و كيفر است.
مؤمنين از لطف ما برخوردارند و كافران بكيفر ما گرفتار شدهاند. علت اينكه، اكابر
مجرمين را فقط ياد مىكند، اين است كه وقتى اكابر در قبضه قدرت حق باشند، غير
اكابر نيز هستند.
(لِيَمْكُرُوا فِيها): يعنى در هر قريهاى كه
اكابر مجرمين را قرار دادهايم و عاقبت كار آنها مكر و نيرنگ است. شاعر گويد:
فاقسم لو قتلوا مالكا
لكنت لهم حية راصدة
و ام سماك فلا تجزعى
فللموت ما تلد الوالدة
يعنى: سوگند كه اگر مالك را بكشند، من همچون مارى در كمينم. اى ام
سماك، ناله مكن كه مادر فرزند را نزاده كه سرانجام بميرد بلكه بايد سرانجام كشته
شود.
(وَ ما يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ): آنها بخود مكر مىكنند و نميدانند كه كيفر آن بخودشان باز مىگردد.
اين درست نيست كه انسان بخودش مكر كند، زيرا هر كس بحيله خود آگاه است ولى اينها
بخود مكر مىكنند! فايده آيه اين است كه: اكابر مجرمين به مؤمنين نيرنگ نمىكنند،
تا بر خداوند غالب آيند، زيرا همين مكارى هم از قدرت خداست كه دست آنها را باز
گذاشته تا مكر كنند.
پس بر خداوند غالب نمىشوند.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 258