نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 257
اشاره به اين است كه كافر چنان در ظلمات كفر
گرفتار است كه ضرب المثل شده است. علت اينكه كافر را مرده مىنامند، اين است كه از
حيات او بهرهاى گرفته نميشود و خودش نيز از زندگى خود بهرهمند نميشود. بنا بر
اين حال كافر از حال مرده بدتر است زيرا مرده كارى نميكند كه گرفتار كيفر شود و
بديگران هم زيانى نمىرساند. علت اينكه مؤمن را زنده مىنامد، اين است كه در حيات
وى خودش و ديگران بهرهمند مىشوند. قرآن كريم در چند جا مؤمن را زنده و كافر را
مرده ناميده است:( فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى)
(روم 52)( لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا)
(يس 70)( وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا
الْأَمْواتُ) (فاطر 22) علت اينكه قرآن و ايمان و علم را نور
ناميده اين است كه: مردم بوسيله اينها راه خود را پيدا مىكنند و در تاريكيهاى كفر
و سرگردانى ضلالت، هدايت مى- شوند. علت اينكه كفر را ظلمت ناميده، اين است كه:
كافر بوسيله كفر هدايت نمىشود و راه سعادت خود را نمىيابد. به همين دليل است كه
در اين آيه كافر را نابينا خوانده است:(وَ ما يَسْتَوِي
الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ) (فاطر 19: كور و بينا يعنى
كافر و مؤمن برابر نيستند.
(كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ): همانطورى كه براى مردم مؤمن، ايمان زينت داده شده است، براى مردم
كافر هم كفر زينت داده شده تا بكردار زشت خود سرگرم و دلخوش باشند. چنان كه
مىفرمايد:(كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ)
(مؤمنون 53. هر حزبى بآنچه دارد شاد است) از حسن روايت شده است كه: بخدا سوگند،
شيطان و نفس اماره ايشان كفر را در نظرشان آراستهاند، زيرا خداوند ميفرمايد:
«شيطانها بدوستان خود الهام ميكنند» (آيه 121) از اين جمله استفاده نميشود كه كسى
جز شيطان و خودشان به آرايشگرى كفر پرداخته باشد و اين بمنزله اين است كه
مىفرمايد:(أَنَّى يُصْرَفُونَ) و(
فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ) (غافر 69، زخرف 87: چگونه منصرف مىشوند
و چگونه سرگردان مىشوند) عرب ميگويد: فلان كس از خودش تعجب كرده و با شور و ولع
بخود توجه دارد.
(وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها): هم چنان كه براى مردم كافر،
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 8 صفحه : 257