نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 84
غفارى هستم. با اين دو گوش خودم از پيامبر
خدا سخنى شنيدم كه اگر نشنيده باشم كر بشوم و با اين دو چشم خود پيامبر را ديدم كه
اگر نديده باشم، كور گردم. مىفرمود:
- على رهبر انسانها و قاتل كافران است. هر كه على را يارى كند، يارى
ميشود و هر كه على را ترك كند، خوار ميگردد. آگاه باشيد، روزى با پيامبر مشغول
خواندن نماز ظهر بودم. سائلى در مسجد، سؤال كرد و كسى چيزى به او نداد. وى دستش را
به آسمان بلند كرد و گفت:
- خدايا گواه باش. در مسجد پيامبر، سؤال كردم و احدى مرا دستگيرى نكرد.
در اين وقت على كه مشغول ركوع بود با انگشت دست راستش- كه در آن
انگشترى بود- به سائل اشاره كرد و او انگشترى را از انگشت على ع بيرون آورد. اينها
در برابر چشم پيامبر گرامى انجام گرفت. همين كه از نماز فارغ شد، سر به آسمان بلند
كرد و گفت:
- خدايا برادرم موسى بدرگاهت سؤال كرد:
- پروردگارا، سينهام را بگشاى، كارم را آسان و زبانم را باز كن تا
سخنم را بفهمند. برادرم هارون را كه از خويشان من است، وزير من گردان، پشتم را به
او قوى كن و او را در كارها شريكم گردان (آياتى از سوره طه 25 تا 32) تو به او وحى
كردى كه:
- بزودى بازويت را به برادرت محكم مىكنيم و براى شما قدرتى قرار
مىدهيم كه آنها به شما دسترسى پيدا نكنند. (قصص 35) پروردگارا منم محمد پيامبر و
برگزيده تو. خدايا، سينهام را بگشاى و كارم را آسان و على را وزير من گردان، و
پشت مرا به او محكم كن.
ابو ذر گفت:
- بخدا سوگند، هنوز سخن پيامبر تمام نشده بود كه جبرئيل از جانب خدا
نازل شد و گفت:
- اى محمد بخوان.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 84