responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 7  صفحه : 83

يعنى: حاجب بر روى بلنديها و ارتفاعات، در حالى كه سوار بر اسبى بود كه در تپه‌ها برو در مى‌افتاد، نجات يافت.

گاهى بر سبيل تشبيه و مجاز به شخص خاضع، هم خاشع گويند. شاعر گويد:

لا تهين الفقير علّك ان‌

تركع يوماً و الدهر قد رفعه‌

يعنى: فقير را خوار مگردان، شايد روزى بيايد كه تو در برابر او كه روزگار بلندش كرده است، خشوع كنى.

حزب: طايفه و جماعت. هر جمعيتى كه همدل و همكار باشند، حزب هستند.

اعراب‌

انما: حرف تخصيص. اين حرف ما بعد خود را اثبات و غير آن را نفى مى‌كند.

مثل: «انما لك عندى درهم» يعنى ترا پيش من يك درهم است و نه غير آن. اعشى گويد:

و لست بالاكثر منهم حصى‌

و انما العزة للكاثر

يعنى عقل تو بيش از آنها نيست و عزت، تنها براى آن است كه عقلش بيشتر باشد (يعنى آنكه عقلش زياد نيست، عزت ندارد)( وَ هُمْ راكِعُونَ‌): حال از ضمير «يؤتون»( وَ مَنْ يَتَوَلَ‌): «من» در محل رفع و مبتداست. در «يتول» ضمير است كه به «من» باز گردد. اين فعل مجزوم است بنا بر اينكه فعل شرط باشد. جمله‌(فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ ...) محلا مجزوم و جزاى شرط و همچنين در محل رفع و خبر مبتداست.

شأن نزول‌

بزرگان ما از ابن عباس روايت كرده‌اند كه وقتى وى بر كنار زمزم نشسته بود و براى مردم از پيامبر حديث نقل مى‌كرد. در اين وقت مردى كه صورت خود را پوشيده بود وارد شد. ابن عباس رشته سخن را قطع كرد و گفت: ترا بخدا سوگند مى‌دهم كه خود را آشكار كنى. او كه ابو ذر غفارى بود صورت خود را آشكار كرد و گفت:

- اى مردم، هر كه مرا مى‌شناسد، بشناسد و هر كه مرا نمى‌شناسد من ابو ذر

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 7  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست