نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 180
مقصود اين است كه احرام خود را فراموش كرده
باشد و از روى عمد حيوانى را بكشد ولى هر گاه با توجه باحرام، چنين عملى را مرتكب
شود، كفاره ندارد، زيرا گناه آن بزرگتر از اين است كه بوسيله كفاره، قابل جبران
باشد.
ابن عباس و عطا و زهرى گويند: مقصود اين است كه: با توجه به احرام،
مرتكب قتل حيوانى شود. عقيده اكثر فقها نيز همين است. البته اگر از روى خطا و
فراموشى نيز حيوانى را بكشد، بايد كفاره بدهد. عموم اهل تفسير و اهل علم، بر همين
عقيدهاند.
از ائمه ما (ع) نيز همين طور روايت شده است. زهرى گويد: قرآن كريم
درباره شكار عمدى نازل شده بود ولى در مورد شكار خطا نيز سنت، بر كفاره جارى شده
است.
(فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ):
معناى اين جمله را در مبحث قرائت، بيان كرديم.
زجاج گويد: ممكن است معنى اينطور باشد: «جزاى اين كار، مثل شكارى است
كه به قتل رسانيده است» بنا بر اين «جزاء، مبتدا و «مثل» خبر آن است. درباره اين
«مثل» اختلاف است كه آيا منظور، مثل از لحاظ قيمت است يا «مثل» از لحاظ خلقت. اكثر
اهل علم، بر آنند كه منظور، مثل از لحاظ خلقت است. بنا بر اين، در «شتر مرغ» شتر و
در «خر وحشى» و مشابه آن، گاو و در روباه و خرگوش، گوسفند است. از اهل بيت (ع) نيز
همين طور روايت شده است. عقيده ابن عباس، حسن، مجاهد، سدى، عطا، ضحاك و ... نيز
همين است. ابراهيم نخعى گويد: شكار را بايد به قيمت عادله، در آورد و با قيمت آن
شتر يا گاو يا گوسفندى خريد. بنا بر اين منظور، مثل از لحاظ قيمت است. لكن صحيح،
قول اول است.
(يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ):
ابن عباس گويد: يعنى دو نفر از افراد شايسته كه از كيش و آيين شما و فقيه و عادل،
هستند، ملاحظه مىكنند كه كداميك از «گاو و گوسفند و شتر» به شكار شبيهترند، آن
گاه درباره آن حكم مىكنند.
(هَدْياً بالِغَ الْكَعْبَةِ): ابن عباس گويد:
يعنى هر گاه به مكه رسيد، حيوان را قربانى و گوشت آن را صدقه مىكند. اصحاب ما
گويند: اگر براى عمره، محرم بوده و شكار كرده است، حيوان را در مقابل كعبه، در مكه
قربانى مىكند و اگر براى حج، محرم
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 180