نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 155
بيان آيه 87- 88
شأن نزول و داستان
مفسران گويند:
- روزى پيامبر خدا در باره مردم و وصف قيامت سخن گفت. مردم ناراحت
شدند و گريستند. ده تن از اصحابه: على ع، ابو بكر، عبد اللَّه بن مسعود، ابو ذر
غفارى، سالم، عبد اللَّه بن عمر، مقداد بن اسود كندى، سلمان فارسى، معقل بن مقرن و
.. در خانه عثمان بن مظعون جمع شدند و تصميم گرفتند كه روزها روزهدار و شبها براى
عبادت، بيدار بمانند. گوشت نخورند و با زنان نياميزند. از استعمال بوى خوش و
پوشيدن لباس نرم و خفتن بر بستر، خوددارى كنند و در زمين به سياحت پردازند. برخى
از آنها تصميم گرفتند كه خود را عقيم كنند. اين خبر به پيامبر رسيد و به خانه
عثمان آمد. عثمان در خانه نبود. به همسرش ام حكيمه، دختر ابى اميه، فرمود:
- آيا آنچه در باره شوهرت مىگويند، راست است؟
ام حكيمه كه نميخواست به پيامبر دروغ گويد و در عين حال نمىخواست
جانب شوهر را رعايت نكند، گفت:
- اگر عثمان به شما خبر داده، راست است.
پيامبر برگشت. هنگامى كه عثمان بخانه آمد، ام حكيمه، جريان را به
اطلاع او رسانيد. او و همراهانش خدمت پيامبر رسيدند.
پيامبر فرمود:
- آيا شما را خبر دهم كه شما بر يك سلسله كارها تصميم گرفتهايد؟!
گفتند:
- آرى، يا رسول اللَّه، ما نيت بدى نداريم!
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 7 صفحه : 155