responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 7  صفحه : 127

است كه اين پيمان را خداوند از يهوديان معاصر پيامبر گرامى اسلام نگرفته بود، بلكه از پدران آنها گرفته بود، لكن از آنجا كه آنها اين پيمان را در كتابهاى خود خوانده بودند و به صحت آن اعتراف داشتند، خداوند آنها را بياد آن پيمان مى‌اندازد و با آنها به احتجاج مى‌پردازد و مورد سرزنش قرار مى‌دهد.

(وَ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ رُسُلًا كُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُهُمْ فَرِيقاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقاً يَقْتُلُونَ‌):

و بسوى آنان پيامبرانى فرستاديم. هر گاه پيامبرى مى‌آمد كه با هواى نفس آنان موافقت نداشت، بعضى را تكذيب ميكردند و بعضى را مى‌كشتند.

پرسش چرا فعل مضارع بر فعل ماضى عطف شده است؟

پاسخ مقصود اين است كه بگويد عادت مستمر آنها پيامبر كشى بود و گرنه فعل دوم هم در حقيقت، ماضى است. چنان كه از فعل اول نيز همين استمرار اراده شده است.

وانگهى از آنجا كه فعل دوم در خاتمه آيه، قرار دارد، بايد بصورت مضارع باشد تا با خاتمه آيات ديگر موافقت كند. ممكن است معنى اين باشد كه: «فريقا كذبوا لم يقتلوه و فريقا كذبوا يقتلون» بنا بر اينكه «يقتلون» صفت براى «فريقا» باشد. يعنى: گروهى تكذيب مى‌كنند و گروهى مى‌كشند. در اين صورت، مضارع عطف بر ماضى نيست. در باره تفسير «فريق» در سوره بقره (آيه 87) بحث كرده‌ايم.

(وَ حَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ): و گمان كردند كه در مقابل قتل و تكذيب پيامبران، كيفر نمى‌بينند. يعنى گمان مى‌كردند كه گرفتار عذاب خدا نخواهند شد. اين معنى از عطا و ابن عباس است. قتاده و حسن و سدى گويند: يعنى آنان گمان مى‌كردند كه بلايى دامنگيرشان نمى‌شود. مقاتل گويد: فتنه، در اينجا به معناى شدت و قحطى است.

اين معانى بهم نزديكند. زجاج گويد: يعنى گمان مى‌كردند كه كردار آنها بحالشان ضررى ندارد، زيرا خود را فرزندان و دوستان خدا مى‌دانستند. ابن انبارى گويد: يعنى اصرار بر كفر را براى خود اسباب هلاكت و بدبختى نمى‌دانستند.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 7  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست