نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 200
پرسش با اينكه در ابتداى آيه، حرمت ميته را
بيان فرموده بود، چرا منخنقه، موقوذه و مترديه و ... را كه چيزى غير از ميته
نيستند، تكرار كرد؟! پاسخ مردم گمان مىكردند، مرده، حيوانى است كه بخودى خود و با
مرگ طبيعى بميرد. از اينرو خداوند به آنها فهمانيد كه همه اينها ميته هستند و از
لحاظ حكم حرمت، تفاوتى ندارند. سدى گويد: قومى از عرب، گوشت همه اينها را
مىخوردند و هيچ يك را ميته نمىشمردند. تنها آن حيوانى را ميته مىدانستند كه
بدردى مرده باشد( وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ):
مجاهد و قتاده و ابن جريج گويند: يعنى حرام است گوشت حيوانى كه براى بتها قربانى
شده و نام بتها بر آن برده شده باشد. برخى گفتهاند:
مقصود اين است كه حيوانى بمنظور تقرب به بت، ذبح شده باشد. پس «على»
بمعناى «لام» است. چنان كه مىفرمايد:(فَسَلامٌ لَكَ مِنْ
أَصْحابِ الْيَمِينِ) (واقعه 91:
سلام اصحاب يمين بر تو باد- در اينجا «لك» يعنى «عليك») عادت آنها
اين بود كه بتها را بخون حيوان رنگين و آلوده مىكردند.
ابن جريج گويد: «نُصب» بتها نبودند. بتها همان صورتها و نقشها بودند
كه بر ديوارها ترسيم شده بودند و نصب، سنگهايى بود كه اطراف كعبه نصب شده و تعداد
آنها 360 تا بود كه 300 عدد آن متعلق به خزاعه بود. آنها هر گاه حيوانى را سر
مىبريدند خون آن را به آنچه كه اطراف كعبه بود مىپاشيدند و گوشت آن را و رق و رق
كرده، بر سنگها مىزدند. مسلمانان عرض كردند: يا رسول اللَّه: مردم جاهليت، كعبه
را بوسيله خون، تعظيم مىكردند، ما به اين كار سزاوارتريم. از اينرو خداوند، اين
آيه را نازل فرمود:(لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا
دِماؤُها ...) (حج 37: گوشت و خون حيوانات بخدا نمىرسد ...)(
وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ): بر شما حرام است كه
قسمت خود را بوسيله تيرها بدست آوريد. «جاهليت، تيرهايى بود كه روى بعضى از آنها
نوشته بودند: «خدا مرا
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 200