نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 199
داخل كنند تا خفه شود. ضحاك و قتاده گويند:
مقصود حيوانى است كه با ريسمان- صياد، خفه شود. ابن عباس گويد: مردم جاهليت، حيوان
را خفه مىكردند و گوشت آن را مىخوردند. بهر صورت. اين هم حرام است.
(وَ الْمَوْقُوذَةُ): ابن عباس و قتاده و سدى
گويند: مقصود حيوانى است كه بضرب چوب يا ابزارى ديگر بميرد و حرام است.
(وَ الْمُتَرَدِّيَةُ): ابن عباس و قتاده و سدى
گويند: حيوانى است كه از كوه يا جاى بلندى سقوط كند يا در چاه بيفتد و بميرد. در
اين صورت، گوشتش حرام است، لكن اگر در چاه بيفتند و نشود آن را سر بريد، هر گاه
پيش از مردن كاردى ببدن او بزنند و از زخم آن بميرد، گوشتش حلال است.
(وَ النَّطِيحَةُ): و حرام است حيوانى كه بضرب
شاخ حيوانى ديگر بميرد.
(وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ): ابن عباس و قتاده و
ضحاك گويند: يعنى حيوانى كه به وسيله درندهاى شكار شده و مرده، حرام است.
(إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ): حيواناتى كه سقوط
كنند يا چوب بخورند يا عوارض مرگ آور ديگرى بر آنها عارض شود، هر گاه پيش از جان
دادن، به آنها برسند و تذكيه كنند، حلال خواهند بود. «ما» مستثنى و منصوب است.
از امام باقر و امام صادق 8، نقل است كه كمترين حد حصول
تذكيه، اين است كه حيوان، در موقع سر بريدن، گوش يا دم يا چشم خود را حركت دهد.
حسن، قتاده، ابراهيم، طاووس، ضحاك و ابن زيد نيز چنين گويند. در
اينكه اين استثناء بكجا مربوط است، اختلاف كردهاند. از حضرت على 7 و
ابن عباس است كه استثناء از تحريم است نه از محرمات. زيرا ميته و خنزير قابل تذكيه
نيستند.
بدين ترتيب، معناى آيه اين است: اينهايى كه ذكر شد، بر شما حرام است،
لكن آنچه كه از حيوانات حلال گوشت، سر ببريد بر شما حلال است. مالك و جماعتى از
اهل مدينه نيز چنين گفتهاند و جبايى نيز همين قول را اختيار كرده است.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 199