(وَ لَا الْهَدْيَ): هدى، شتر يا گاو يا
گوسفندى است كه براى تقرب به خدا و طلب ثواب، بسوى خانه خدا سوق داده مىشود.
يعنى: اينها را حلال مشماريد و غصب مكنيد و مانع آوردن اينها به حرم نشويد، بلكه
بگذاريد آنها را به جاهايى كه خداوند، مقرر داشته است، برسانند.
(وَ لَا الْقَلائِدَ): قربانيانى را كه قلاده
بگردن دارند، حلال مشماريد. در اين باره نيز اقوالى است:
1- ابن عباس و جبايى گويند: منظور، حيواناتى است كه قلاده بگردن
داشتند و براى قربانى آورده شده بودند. علت اينكه موضوع قربانيان مجدداً تكرار
مىشود، اين است كه: مىخواهد دستور دهد كه قربانيان را- خواه قلاده بگردن باشند
يا نباشند نبايد حلال شمرد.
2- قتاده گويد: منظور قلادههايى است كه مشركين، هنگامى كه بقصد حج،
بمكه مىآمدند، از پوست درخت «سمره» بگردن مىآويختند. وى گويد: در دوران جاهليت،
هر گاه كسى بقصد حج، از خانهاش حركت مىكرد، از پوست درخت مذكور قلادهاى درست
مىكرد و بگردن مىآويخت و بدين ترتيب كسى مزاحمش نمىشد. در موقع بازگشت، قلاده
مويين بگردن مىآويخت و از خطر مزاحمت ديگران، آسوده بود.
عطا گويد: وقتى كه از حرم خارج مىشدند، از پوست درختان حرم،
قلادهاى درست مىكردند و براى ايمنى از خطر دشمن، به گردن مىآويختند.
فراء گويد: اهل حرم با پوست درخت قلاده درست مىكردند و اهل غير حرم
با پشم و موى و ...
3- عطا- بروايتى ديگر- و انس بن ربيع گويند: خداوند مؤمنان را نهى
كرد
[1]- در باره نسيئ در جاى خودش بحث خواهد شد. اجمالا بايد توجه
داشت كه عرب، گاهى ماه حرام را به تأخير مىانداخت و اين عمل را« نسيئ» مىناميد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 6 صفحه : 191